20-آبان-1402, 19:35
(آخرین تغییر در ارسال: 20-آبان-1402, 19:49 توسط Payam_Khajei.)
در بحث روایات مورد استدلال بر ترخیص در مخالفت قطعیه علم اجمالی، یکی از روایات مورد بحث، روایت مسعده بن صدقه است. متن روایت چنین است:
· خارج اصول 17 آبان 1402
«عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ [عَنْ أَبِيهِ] عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ كُلُّ شَيْءٍ هُوَ لَكَ حَلَالٌ حَتَّى تَعْلَمَ أَنَّهُ حَرَامٌ بِعَيْنِه فتدعه من قبل نفسک و ذلک مثل الثوب یکون علیک قد اشتریته و هو سرقة او المملوک عندک و لعله حر قد باع نفسه او خدع فبیع قهرا او امرأة تحتک و هی اختک أو رضیعتک و الاشیاء کلها علی هذا حتی یستبین لک غیر ذلک أو تقوم به البینة»
در توضیح معنای این روایت کلمات مختلفی گفته شده است:
برخی گفته اند: مثالهایی که در این روایت بیان شد ربطی به قاعدهی حل ندارد. لذا معنای روایت این است که هر شیئی که تحت استیلاء تو است حلال است و به شک خود نسبت به آن نباید اعتنا کنید. لذا این روایت ربطی به قاعده حل ندارد تا در اطراف علم اجمالی او را پیاده کنید.
مرحوم صاحب کفایه در حاشیه رسائل فرمودهاند: این امثله تنظیر برای قاعدهی حل است نه ذکر مصادیق قاعدهی حل. برای رفع استبعاد از قاعده حل، مشابهات آن در فقه بیان شده است.
اما به نظر ما این فرمایشات خلاف ظاهر روایت است.
اما توجیه روایت به این است که قاعدهی حلی که در اصول فقه، اصل عملی -در عرض اصل برائت- مطرح شده است با «کل شیء لک حلال» در این روایت فرق دارد. مراد از «کل شیء لک حلال» در روایت مسعده، جامع حلیت ظاهریه است و قاعدهای که منتج این حلیت ظاهریه است نسبت به موارد، مختلف است در یک مورد ممکن است اقرار، منتج نتیجه حلیت ظاهریه است و در یک مورد ممکن است استصحاب یا قاعدهی ید منتج حلیت ظاهریه باشد. امام(ع) در صدد بیان این نکته نبودند که حلیت ظاهریه ناشی از کدام قاعده اصولیه است، امام(ع) که درس اصول نمیخواست بگوید.
روایت ظهور در انشاء قاعدهی حل ندارد بلکه این روایت کشف میکند از این که در همهی اشیاء حلیت ظاهریه وجود دارد. از خود «کل شیء لک حلال» و همچنین ذیل آن «و الاشیاء کلها علی هذا» استفاده میشود که در تمام موارد مشکوک یک قاعدهای که منتج نتیجه حلیت ظاهریه است در آن وجود دارد الا ما خرج بالدلیل.