25-دي-1402, 16:43
(آخرین تغییر در ارسال: 25-دي-1402, 16:44 توسط Payam_Khajei.)
به نظر ما(استاد شهیدی) باید بین ظهور کلام مولی و ظهور کلام دیگران تفصیل داد. عقلاء به ظهور کلام مولی ولو وثوق و ظن نوعی از آن پیدا نکنند احتجاج میکنند. اگر مولی بگوید «لابأس أن تُدخل فی داری من کان عالما» ظهور کلام او این است که عالم لابشرط از عادل بودن و عادل نبودن میتواند داخل خانهی من شود. اگر عبد ظن پیدا کند که مراد جدی مولی شامل عالم فاسق نمیشود ولی با این وجود به ظهور کلام مولی که ظهور در عموم یا اطلاق داشت، اخذ کند و به عالم فاسق نیز اجازه دهد که داخل خانهی مولی شود، در این جا در نظر عقلاء مولی حق اعتراض و مؤاخذهی عبد را ندارد.
و این اختصاص به ظهور کلام مولا ندارد بلکه شامل هر کسی که ظهور کلام او برای عقلاء موضوعیت داشته باشد مثل مقرّ و موکل، نیز میشود. ظاهر کلام مقرّ هر چه باشد به آن اخذ میشود لذا اگر او اقرار کند که من به تکتک این آقایان یک میلیون بدهکار هستم، قاضی به ظهور کلام او اخذ میکند ولو ظن داشته باشد به این که مراد مقرّ شامل زید –که در جمع این آقایان نشسته است- نمیشود زیرا زید به پدر خودش نیز قرض نمیدهد چه برسد به این آقا! البته اگر خود زید اقرار کند که من طلبکار نیستم، اقرار او مقدم است ولی اگر زید بر اساس اقرار این شخص طلب خود را مطالبه کند و بگوید من به خاطر ندارم که این شخص به من بدهکار باشد اما او اقرار کرده و شما حق من را از او بگیر، قاضی باید یک میلیون برای زیداز مقر بگیرد.
همچنین ظاهر کلام موکل برای وکیل حجت است چون ظهور کلام اینها موضوعیت دارد.
مرحوم ایروانی نیز فرمودهاند: ظهور کلام کسی که مولی نیست تا وثوقآور نباشد معتبر نیست. ولی ظهور کلام مولا ولو وثوقآور نباشد معتبر است. «ما یرجع الی مقصد المتکلم کالمولی فی تکالیفه و کالموکل و کالموصی و نحو ذلک فالظاهر ان بناءهم علی التعبد بکلمات هؤلاء فی استکشاف مراداتهم و الاحتجاج علیهم من غیر مراعاة للظن فضلا عن الاطمئنان.»
اما وقتی شخص مخبری(ثقه هست یا عدلین هستند) میگوید «تمام این آبها تطهیر شدند» با این که ظاهر کلام او شامل آب موجود در دستشویی نیز میشود، ولی در صورت عدم وثوق به شمول کلام او نسبت به آب موجود در دستشویی و احتمال این که مراد او آبهای موجود در حیاط بودند، این که عقلاء به ظاهر کلام او با وجود عدم وثوق به آن اخذ کنند برای ما روشن نیست.
بنابراین نمیتوان با تمسک به ظهور کلام این مخبر علیه مولی احتجاج کرد زیرا مولی میگوید من به شما گفتم که با آب نجس وضو نگیرید و آبی که قبلا نجس بود نیز تا یقین به طهارت آن پیدا نکردید نباید با آن وضو بگیرید، و در این جا ولو این ثقه خبر از طهارت تمام این آبها داد ولی چون احتمال دارد که ناظر به آبهای موجود در دستشویی نباشد، معلوم نیست که بنای عقلاء بر اعتماد به ظهور کلام این ثقه و احتجاج به آن علیه مولی باشد.
و همچنین در مورد فتوای فقیه در صورت عدم وثوق به شمول کلام او نسبت به یک مورد خاص واضح نیست که سیرهی عقلاء بر اعتماد به ظهور کلام او باشد. زیرا شأن مفتی شأن مخبر است منتها اخبار از امور حدسیه و اجتهادیه میکند و او نسبت به عوام مولویتی ندارد بلکه کارشناس است و نظر میدهد، و احراز بنای عقلاء بر عمل به ظهورات کلام مفتی و لو وثوقآور نباشد مشکل هست .
بنابراین حجیت ظهور کلام مولا و من هو بحکم المولی کالمقرّ و الموکل و الموصی که ظهور کلام آنها برای کشف از مراد خودشان موضوعیت دارد، زیرا ما میخواهیم مراد این متکلم را بفهمیم و واقع برای ما مهم نیست، اینجا بنظر ما طبق سیره عقلاییه حجیت ظهور کلام اینها مثل ظهور کلام مولا مشروط به افاده وثوق و اطمینان نیست.
البته به نظر ما معنای ظهور کلام این نیست که احتمال راجح در مراد متکلم و صرف احتمالی که بر دیگر احتمالات مقدم است، نیست، بلکه مراد از ظهور کلام این است که لو خلی و طبعه این معنا از آن فهمیده میشود و غیر این معنا به ذهن نمیآید. به عبارت دیگر: «ینسبق الی ذهن المخاطب ارادة المولی لهذا المعنی دون غیره» و این منافات ندارد که با توجه به قرائن دیگر وثوق پیدا نشود به این که این معنا مراد جدی متکلم است. مثلا متبادر از «جئنی بماء» لو خلی و طبعه ماء مطلق است و از آن آب انار یا شربت به ذهن نمیآید ولی این منافات ندارد که به خاطر قرائن منفصله و مانند آن احتمال عقلایی داده شود که مراد متکلم از «جئنی بماء» «جئنی بماء الرمان» باشد.
بنابراین دلیل اول حجیت ظهور بنای عقلاء است ولی این دلیل فقط مختص به ظهور کلام مولی است و شامل ظهور اخبار مخبر و فتوای مفتی و مانند آن نمیشود.
¨ خارج اصول - 23 دی 1402