26-بهمن-1402, 02:27
(آخرین تغییر در ارسال: 26-بهمن-1402, 02:27 توسط Payam_Khajei.)
وجه دوم برای اثبات حجیت قول لغویین این است که سیره عقلاء بر رجوع جاهل به عالم و اهل خبره است. انسانهای غیر متخصص به متخصیصین رجوع میکنند مانند رجوع بیمار به طبیب یارجوع به کارشناس ساختمان برای تشخیص قیمت ساختمان شخصی که فوت شده است و دادن یک هشتم آن به همسر او. در فقه نیز عوام به فقهاء رجوع میکنند. در مقام نیز چنین است و ما نسبت به معانی لغت جاهل هستیم و لغویین مثل الخلیل صاحب کتاب العین و امثال او خبرهی فن هستند و از اینها در تشخیص معنای لغوی الفاظ تقلید میکنیم.
در این نیز جا اختلاف است بعضی میگویند در مواردی که بر نظر شخص خبره اثر شرعی مترتب میشود باید آن خبره هم عادل و هم دو نفر باشند. ولی بعضی مثل آیت الله سیستانی فرمودهاند: قول لغوی حجت است و عدالت و تعدد لازم نیست و صرف ثقه بودن کافی است و وثوق به قول او نیز لازم نیست ولو ایشان حجیت خبر ثقه را مشروط به وثوق به آن میدانند.
بر این دلیل اشکالهایی وارد شده است:
صاحب کفایه فرمودهاند: قدر متیقن از بنای عقلاء در رجوع جاهل به عالم عمل به قول خبره در صورت وثوق و اطمینان به قول او است. ما نیز از قول لغویین وثوق به معنای حقیقی لفظ پیدا نمیکنیم.
این مطلب خلاف کلام ایشان در بحث اجتهاد و تقلید در بحث تقلید از مجتهد است..... [برای عدم تطویل این بخش که اشکال نقضی به آخوند است حذف شد. علاقه مندان به فایل ضمیمه رجوع کنند.]
ولی اصل مطلب ایشان قابل توجه است. بله سیره متشرعه بر تقلید عامی از مجتهد بود و لو وثوق پیدا نکنند دلیل انسداد هم که هست اما بنای عقلاء را که ما نباید در این بحث نگاه کنیم. بلکه باید بنای عقلاء در امور روزمره ملاحظه شود. عقلاء در امور غیر مهمه و غیر لزومیه و همچنین در مواردی که قول خبره موافق با احتیاط باشد به صورت مطلق به قول او عمل میکنند. ولی در امور مهمه و اغراض لزومیه عقلائیه در صورتی که قول طبیب موافق با احتیاط نباشد و همچنین مورد تزاحم اغراض نیز نباشد در صورت عدم وثوق به قول خبره عمل نمیکنند مثلا وقتی طبیب به مریض میگوید قلب شما باید عمل باز شود، مریض در صورت عدم وثوق به قول طبیب عمل نمیکند بلکه به اطباء دیگر نیز رجوع میکند.
البته در موارد تزاحم مثل این که بحث مرگ و زندگی است و در صورت عدم عمل به قول طبیب میمیرد ولی در صورت عمل به قول او امید به زنده ماندن دارد، این تزاحم اغراض است و از باب تزاحم اغراض به قول طبیب عمل میکند.
کارشناس ساختمان که برای تشخیص قیمت ساختمان به او رجوع میشود نیز نوعا وثوق به صحت کلام او پیدا میکنند ولی در صورت عدم وثوق به کلام او به کارشناس دیگر رجوع میشود.
¨ خارج اصول - 16/11/1402