ایشان می گویند:... تضعيف ابن غضايرى چندان اهميتى ندارد، وى بسيارى از راويان را با بررسى رواياتشان و متنشناسى احاديث ايشان، تضعيف مىكند. وقتى، متن روايتى مورد قبول او نباشد، راوى روايت را ضعيف مىداند. به طور كلى تضعيفات مبنى بر متنشناسى از هر كس باشد، اعتبار ندارد، چون بر پايه استنباط و اجتهاد استوار است و ادله حجيت شهادت، شهادت حسى را معتبر مىسازد نه شهادت حدسى را.
در مورد ابن غضايرى با توجه به تتبع در كتاب وى دريافتهايم كه منشأ تضعيفات وى غالباً متنشناسى است، لذا اعتبار ندارد...))( ایشان بعد از آن عبارت ضعیف فی حدیثه را توضیح می دهند که به نظر حقیر توضیح ایشان یا مصداق است و یا نادرست)
دقت کنید ایشان می گویند تضعیفات مبنی بر متن شناسی را قبول ندارند چرا چون بر پایه اجتهاد است. یعنی ایشان اجتهاد در رجال را قبول ندارند وگرنه چرا این تضعیفات را رد می کنند.
بنده می گویم اساسا اجتهاد در رجال به روش دیگری به جز متن شناسی متصور نیست. از شما می پرسم واقعا چه روشی وجود دارد جز بررسی متون؟ (مستثنیات ابن ولید و... )اصولا مطمئن ترین و بهترین روش در این علم و تنها طریق اجتهاد همین متن شناسی است.
و آنچه بنده را متحیر قدرت ابن غضایری در این علم نموده آن است که بی شک تمام علمای شیعه به جز در موارد نادر فقط کتب شخص را مورد بررسی قرار می دادند برخلاف عامه که روایات را( و این دلیل برتری آنها نیست زیرا اساسا بزرگان آنها اصلا کتاب نداشته اند مانند زهری که فقط انساب قریش دارد و بس و...) لکن ابن غضایری گویا روایات را بررسی می کرده و این کار جامع تر از روش قبلی است.
در مورد ابن غضايرى با توجه به تتبع در كتاب وى دريافتهايم كه منشأ تضعيفات وى غالباً متنشناسى است، لذا اعتبار ندارد...))( ایشان بعد از آن عبارت ضعیف فی حدیثه را توضیح می دهند که به نظر حقیر توضیح ایشان یا مصداق است و یا نادرست)
دقت کنید ایشان می گویند تضعیفات مبنی بر متن شناسی را قبول ندارند چرا چون بر پایه اجتهاد است. یعنی ایشان اجتهاد در رجال را قبول ندارند وگرنه چرا این تضعیفات را رد می کنند.
بنده می گویم اساسا اجتهاد در رجال به روش دیگری به جز متن شناسی متصور نیست. از شما می پرسم واقعا چه روشی وجود دارد جز بررسی متون؟ (مستثنیات ابن ولید و... )اصولا مطمئن ترین و بهترین روش در این علم و تنها طریق اجتهاد همین متن شناسی است.
و آنچه بنده را متحیر قدرت ابن غضایری در این علم نموده آن است که بی شک تمام علمای شیعه به جز در موارد نادر فقط کتب شخص را مورد بررسی قرار می دادند برخلاف عامه که روایات را( و این دلیل برتری آنها نیست زیرا اساسا بزرگان آنها اصلا کتاب نداشته اند مانند زهری که فقط انساب قریش دارد و بس و...) لکن ابن غضایری گویا روایات را بررسی می کرده و این کار جامع تر از روش قبلی است.