22-آبان-1396, 08:00
ظهور باید به حدی برسد که فی حد ذاته با قطع نظر از قرائن منفصله وثوقآور باشد برای نوع. وثوق شخصی مهم نیست. در مقام احتجاج مهم نوع هستند و الا در مقام احتجاج ممکن است شخصی وثوق پیدا نکند. میروند کارشناس میآورد در اختلاف بین ورثه قیمت میکند این خانه اینقدر ارزش دارد، زمینش اینقدر ارزش دارد، یکی میگوید من وثوق پیدا نکردم قبول نمیکنند از او. مهم وثوق نوعی است.
این برای ما شبهه هست ولی آقای شبیری زنجانی مبنایشان این است که ظهوری حجت است که با قطع نظر از قرائن منفصله موجب اطمینان و وثوق نوعی بشود، وقتی وثوق پیدا میکنند که مراد متکلم این است در کنارش خبر ضعیفی میآید بر خلاف این ظهور، میخواهد مخصص ظهور بشود، او که ارزشی ندارد. . احتمال راجح که ظهور نیست. باید طوری بشود که وثوق نوعی به مراد متکلم پیدا بشود. بله، این مراد استعمال متکلم مطابق با مراد جدی است یا مطابق با مراد جدی نیست، اصالة التطابق بین مراد استعمالی و مراد جدی، یک اصل عقلائی دیگر است. ما راجع به او فعلا بحث نمیکنیم. بحث ما راجع به این است که باید از ظهور کلام وثوق نوعی پیدا بشود به مراد استعمالی متکلم.
این برای ما شبهه هست ولی آقای شبیری زنجانی مبنایشان این است که ظهوری حجت است که با قطع نظر از قرائن منفصله موجب اطمینان و وثوق نوعی بشود، وقتی وثوق پیدا میکنند که مراد متکلم این است در کنارش خبر ضعیفی میآید بر خلاف این ظهور، میخواهد مخصص ظهور بشود، او که ارزشی ندارد. . احتمال راجح که ظهور نیست. باید طوری بشود که وثوق نوعی به مراد متکلم پیدا بشود. بله، این مراد استعمال متکلم مطابق با مراد جدی است یا مطابق با مراد جدی نیست، اصالة التطابق بین مراد استعمالی و مراد جدی، یک اصل عقلائی دیگر است. ما راجع به او فعلا بحث نمیکنیم. بحث ما راجع به این است که باید از ظهور کلام وثوق نوعی پیدا بشود به مراد استعمالی متکلم.