9-اسفند-1391, 17:43
(2-اسفند-1391, 20:37)علی اکبر نوشته: شاید بتوان مقصود بافهام بودن غیر مخاطبین را از راه دیگری اثبات کرد ...دوست عزیزم:
اولاً: شما فرض کرده اید که هر یک از ائمه وظیفه بیان و هدایت گری دارد نسبت به تمام مردم اعصار مختلف تا قیامت، خوب این مطلب را از کجا میتوانید ثابت کنید، صورت دیگر این است که هر امامی هدایتگر مردم عصر خود باشد چنانچه در روایت آمده است: «کلّ امام هادٍ للقرن الذی هو فیهم».
ثانیاً: از کجا میفرمایید وقتی شارع در بستر زمان تا قیامت که ملاحظه مینمود و تغییرات گسترده شرایط عامه حاکم بر جوامع را میدید، اساساً امکان بیان کلامی جامع به نحوی که نیازهای تبیین دین را کفاف دهد را متوفر میدید!
ثالثاً: امر به کتاب و حفظ حدیث برای آیندگان به این معنی نیست که آنها هم مقصود بافهام هستند بلکه صرفاً مستلزم این است که آنها نیز مشترک در احکامند. چه منعی دارد امر به حفظ حدیث برای آیندگان شود تا آنها با ملاحظه اینکه مقصود بافهام نیستند این نصوص را فهم نمایند.
رابعاً: تمسک ائمه به کلام پیامبر از این باب است که خود ائمه به مراد اصلی از آن کلام و شرایط و قرائن کلام آگاه هستند. اما این به این معنی نیست که دیگران هم مقصود بافهام هستند. به نمونه زیر توجه کنید:
« مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي الْمُغِيرَةِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ الْمَيْتَةُ يُنْتَفَعُ مِنْهَا بِشَيْءٍ فَقَالَ لَا قُلْتُ بَلَغَنَا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص مَرَّ بِشَاةٍ مَيْتَةٍ فَقَالَ مَا كَانَ عَلَى أَهْلِ هَذِهِ الشَّاةِ إِذَا لَمْ يَنْتَفِعُوا بِلَحْمِهَا أَنْ يَنْتَفِعُوا بِإِهَابِهَا قَالَ تِلْكَ شَاةٌ كَانَتْ لِسَوْدَةَ بِنْتِ زَمْعَةَ زَوْجِ النَّبِيِّ ص وَ كَانَتْ شَاةً مَهْزُولَةً لَا يُنْتَفَعُ بِلَحْمِهَا فَتَرَكُوهَا حَتَّى مَاتَتْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا كَانَ عَلَى أَهْلِهَا إِذَا لَمْ يَنْتَفِعُوا بِلَحْمِهَا أَنْ يَنْتَفِعُوا بِإِهَابِهَا أَيْ تُذَكَّى»