ارسالها: 445
موضوعها: 211
تاریخ عضویت: بهمن 1397
اعتبار:
9
سپاس ها 54
سپاس شده 70 بار در 62 ارسال
استاد سید جواد شبیری فرمودند :یک اشکال عام هم در شاهد جمع و هم در انقلاب نسبت وجود دارد.بیان اشکال به این صورت است که تخصیص اکثر قبیح است.آیت الله والد می فرماید: نه تنها تخصیص اکثر قبیح است بلکه تخصیص مساوی هم قبیح است و عرفی نیست.فرض کنید در یک روایت آمده است: «اکرم العلماء»در روایت دیگر آمده است: «لا یجب اکرام العلماء» دلیل سوم چنین است: «یجب اکرام العلماء اذا کانوا سادات و لا یجب اکرام العلماء اذا لم یکونوا سادات» سه حالت در مورد تعداد سادات و غیر سادات وجود دارد:سادات بیش تر باشند.یا غیر سادات بیش تر باشند.یا مساوی باشند.اگر علماء سید بیشتر باشند، دلیل دوم که با دلیل سوم تخصیص می خورد، تخصیص اکثر می شود.اگر علماء غیر سید بیشتر باشند، دلیل اول که با دلیل سوم تخصیص می خورد، تخصیص اکثر می شود.اگر علماء سید و علماء غیر سید مساوی باشند، تخصیص دلیل اول و دلیل دوم به واسطهی دلیل سوم تخصیص مساوی می شود که قبیح است.مانند همین اشکال در انقلاب نسبت هم وجود دارد.آیت الله والد به خاطر این اشکال، انقلاب نسبت و شاهد جمع را در عمومات نمی پذیرند.(جلسه ی 25)
ارسالها: 1,037
موضوعها: 433
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 502
سپاس شده 199 بار در 173 ارسال
21-دي-1398, 07:53
(آخرین تغییر در ارسال: 21-دي-1398, 07:57 توسط مسعود عطار منش.)
استاد شبیری از والد معظمشان نقل می فرمودند بازگشت تخصیصات منفصل به متصل است یعنی از مخصص منفصل کشف میکنیم در زمان صدور عام و متصل به آن قرینه ای بوده و به دستمان نرسیده . بنده فکر میکنم بحث روی این مبنا(صرف نظر از صحیح یا غلط بودنش) به شکل دیگر باید دنبال شود چون بعید نیست تخصیص اکثر یا مساوی به نحو تخصیص متصل فی الجمله عرفی باشد مثلا اگر قید متصل بصورت استثنا بیان نشود ظاهراً در عرفیتش اشکالی نیست مثل اینکه بگوییم اکرم المومنین العدول که قید عدول اکثر مومنین را خارج میکند و لکن هیچ قبحی ندارد چون متصل است ۰
این نکته را هم ضمیمه کنم اساسا تخصیص منفصل اگر بعد از وقت حاجت و عمل باشد یک مرتبه ای از غیر عرفیت را دارد ولو تخصیص اکثر یا مساوی نباشد لذا تخصیصات یا باید طبق مبنای آیت الله شبیری توجیه شود یا طبق مبنای استاد سیدجواد توجیه شود(بازگشت تخصیصات منفصل به اعم از متصل و منفصل قبل از وقت عمل) یا به مصلحت تدریج برگردانده شود یا به اسلوب آفتابی و تعلیمی است الله سیستانی یا وجوهی از این قبیل .
ارسالها: 1,037
موضوعها: 433
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 502
سپاس شده 199 بار در 173 ارسال
در مثال شما لفظ کل عامل قوی شدن ظهور است ولی در مثال بنده اینگونه نبود بنده هم عرض نکردم در همه مثالها اینگونه است و لذا به عرض کردم فی الجمله . خلاصه در برخی مثالها مانند اکرم المومنین العدول کاملا عرفیست خصوصا اگر بنحو استثنا نباشد برخلاف مثال شما که هم کل دارد و هم بنحو استثناست.