20-آبان-1399, 23:03
(20-آبان-1399, 21:18)خیشه نوشته: اگر مراد شما از پذیرفتن ناقل بنده هستم ( خیشه) صحیح نیست من حرف شما را قبول نکردم. دوستان دقت کنید که ثمره ترتب مجرد امر درست کردن نیست که به درد قصد قربت بخورد. بلکه ثمرات دیگری هم دارد. مثلا طبق مبنای کسانی که ملاک را از وجود امر کشف میکنند مثل مرحوم خویی، با ترتب اول برای عمل امر درست میکنند و بعد به این نتیجه میرسند که در آن عمل هم ملاک وجود دارد. حالا شاید بعضی از مستحباب واضح باشد که حتما عند التزاحم ملاک هم دارند اما همه مستحبات که این گونه نیست. مثلا اگر نشسته اب خوردن در شب با یک مستحب اهم دیگری تزاحم کند شما میتوانید با تصحیح امر ترتبی کشف کنید که در این مورد هم نسسته اب خوردن ملاک دارد.
سلام اولا که خودت طبق بیان مرحوم خویی فرمودی ابتدا امر کشف میشود وسپس ملاک؛ پس کشف ملاک بند به کشف امر است. این یک تناقض از کلام شما. ثانیا) سر پا آب خوردن استحبابش دلیل موجهی معلوم نیست داشته باشد.بعضی گفته اند که تنها راوی آن ابوهریره کذایی است. ثالثا) مثالی که برای بحث فرمودید تزاحم نماز شب و تلاوت قرآن بود که واضح بود، قرآن امر دارد. مثالهای دیگر بزنید شاید آنها نیز همینگونه باشند که استکشاف امر در آنها نزد وجدان عرفی و تناسبات واضح باشد و بحث ترتب بی بدرد باشد.