20-مهر-1402, 17:35
در باب حقیقت و مجاز یک بحثی مطرح است مبنی بر این که آیا مجاز به این نحو واقعیت دارد یا نه؟ در آن بحث مطلبی را به سکاکی نسبت داده اند که نسبتش درست نیست. مرحوم آ شیخ محمدرضا اصفهانی در وقایة الأذهان[1] این مطلب را آورده است که مرحوم آ شیخ عبدالله گلپایگانی منکر وجود مجاز لغوی بود ولی من فرمایش ایشان را قبول نداشتم؛ اما با قدری بحث و گفتگو به این نتیجه رسیدم حق با مرحوم آ شیخ عبدالله گلپایگانی است لذا آن را پذیرفتم و یک رساله ای در اثباتش نوشتم. مطلب مورد نظر عبارت از این است که تمام استعمالات، از قبیل استعمال لفظ در ما وضع له هستند و استعمال در غیر ما وضع له وجود خارجی ندارد؛ فارق بین حقیقت و مجاز در این است که استعمال در ما وضع له، گاهی بدون ادعاء است و گاهی همراه با ادعاء. بر این اساس وقتی متکلم میگوید «رأیت اسداً یرمی» اسد را در رجل شجاع استعمال نکرده است بلکه اسد را در همان حیوان مفترس استعمال کرده است اما با ادعای اینکه رجل شجاع هم حیوان مفترس است. بنابراین تفاوت حقیقت و مجاز در مستعمل فیه نیست بلکه در بود و نبود ادعاء است.
[1] وقاية الأذهان، ص: 114
درس خارج اصول جلسۀ2 مورخ4مهر1402
[1] وقاية الأذهان، ص: 114
درس خارج اصول جلسۀ2 مورخ4مهر1402