ارسالها: 12
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: بهمن 1391
اعتبار:
1
سپاس ها 2
سپاس شده 3 بار در 2 ارسال
25-بهمن-1391, 22:45
(آخرین تغییر در ارسال: 25-بهمن-1391, 22:48 توسط جعفری.)
[b][b]اشکلاتی که در کلام استاد دام ظله به نظر میرسد[/b][/b]
1. اینکه رواة قصد افهام نفر بعدی را داشته اند، منوط به این است که خود کاملا مراد و مقصود را (و لو به تصور خود) فهمیده باشند و حال آنکه این حالت کلیت ندارد.
2. اینکه استاد دام ظله مشکل اختفاء قرائن را با تعبد (صحیحه حمیری) حل فرمود با مشکل مواجه است:
الف: خود این صحیحه به احتمال عقلایی دچار همین مشکل هست زیرا دو تعبیر ( از امام هادی و امام عسکری علیهما السلام) که عینا مثل هم باشند متعارف نیست و کثرت نقل به مضمون ها خصوصا در اینگونه موارد، این احتمال را که عبارت صحیح «العمری و ابنه ثقتای» باشد را تقویت میکند و این اشکال که چون گوینده امام است پس عینیت بعید نیست، مؤید کلام بنده است و نه مضر به آن زیرا کلام امام هادی ع این است: العمری ثقتی... ،
فرق این دو تعبیر بدون دقت زیاد معلوم نمیشود فلذا تغییر «ثقتای» به «ثقتان» مخل به وثاقت نیست.
ب: صرف نظر از اشکال سابق، این صحیحه چگونه دال بر نفی احتمال اختفاء قرائنی که عدم نقلش مخل به وثاقت نیست میباشد، خصوصا نسبت به دیگر ثقات (غیر از عثمان بن سعید)؟؟؟!!!!!
ارسالها: 11
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: دي 1391
اعتبار:
0
سپاس ها 1
سپاس شده 3 بار در 3 ارسال
شاید بتوان مقصود بافهام بودن غیر مخاطبین را از راه دیگری اثبات کرد و آن به اینگونه که برخی گفته اند که جامعیت یک دین اقتضای می کند تا حد امکان احکام و سایر معارف حقه آن را به مردم برساند و مردم را ارجاع ندهد به اجرای اصول و عمل کردن به مقتضای علم اجماعی خود.بنابراین در صورتی که امام می توانستند(و بعید است که نتوانسته باشند) کلام جامعی بفرمایند که برای همگان قابل استفاده باشد حتی نسل های آینده چه دلیلی دارد که همت خود را تنها صرف افهام شخص خاصی بکنند بخصوص که قدرت نشر معارف همیشه برایشان مهیا نبوده است.و از طرفی اگر ما مقصود به افهام نبودیم چرا این قدر در کلام پیامر و اهل البیت ع تاکید بر ضبط و نشر روایات شده است(آیا می توان گفت که اهل بیت علم نداشتند نعوذ بالله که عرف ها ثابت نخواهد ماند)؟ و از طرفی چگونه بوده است که اهل بیت ع در اعصار بعد از پیامبر به سخنان ایشان استناد می کردند؟ آیا خود همین عمل اهل البیت ع نشان دهنده این حقیقت نیست که کلام ایشان منحصر به یک عصر خاص نیست.؟آیا توصیه هایی که در بسیاری از روایات شده است که شیعیان به دیدار یکدیگر بروند ودر مجالس خود روایات ما را بازگو کنند و یا اینکه به غیر شیعه سخنان ما را بگویید که اگر آنها محاسن کلام ما را بدانند از ما تبعیت می کنند بر این مطلب دلالت ندارد؟ آیا می توان گفت همه این توصیه ها مربوط به شیعیان همان عصر فقط است؟
ارسالها: 23
موضوعها: 10
تاریخ عضویت: بهمن 1391
اعتبار:
7
سپاس ها 9
سپاس شده 16 بار در 12 ارسال
مشکل فقط تقطیع نیست تقطیع قابل جواب است ضیاع روایات بوسیله ظالمین ،دس در روایات ،جواز نقل به معنا،تصحیفات در حال نسخه برداری و... از همه اینها بگذریم وجود قرائنی که در کلام بوده و به ما نرسیده که به قول اقای صدر اصل عدم قرینه در اینجا نمی اید .
اگر به این روایت دقت کنید به کمتر روایتی از جهت عدم قرینه اعتماد میکنید:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ خَالِدٍ بَيَّاعِ الْقَلَانِسِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ أَتَى أَهْلَهُ- وَ عَلَيْهِ طَوَافُ النِّسَاءِ قَالَ عَلَيْهِ بَدَنَةٌ- ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَقَالَ عَلَيْكَ بَقَرَةٌ- ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَقَالَ عَلَيْكَ شَاةٌ فَقُلْتُ بَعْدَ مَا قَامُوا- أَصْلَحَكَ اللَّهُ كَيْفَ قُلْتَ عَلَيْهِ بَدَنَةٌ- فَقَالَ أَنْتَ مُوسِرٌ وَ عَلَيْكَ بَدَنَةٌ- وَ عَلَى الْوَسَطِ بَقَرَةٌ وَ عَلَى الْفَقِيرِ شَاةٌ. وسائل الشيعة؛ ج13، ص: 123 از کجا معلوم بسیاری از روایات ما این قرائن شخصیه را نداشته باشند.
میرزای قمی به اکثر اینها اشاره کرده قوانین 2/ 72
ارسالها: 36
موضوعها: 18
تاریخ عضویت: مهر 1392
اعتبار:
0
سپاس ها 171
سپاس شده 27 بار در 18 ارسال
17-فروردين-1393, 21:27
(آخرین تغییر در ارسال: 17-فروردين-1393, 21:30 توسط مهدی قنبریان.)
بر اساس آنچه كه گذشت در رواياتي كه در صدد بيان ملاك تعيين ابتدا و انتهاي ماه رمضان آمده است: «صم للروية و أفطر للروية»، نميتوان از اطلاق رويت در اين روايات جواز رويت با ابزار را استفاده نمود، زيرا مقصود به افهام در اين روايات مردم زمان صدور روايت هستند و با توجه به اينكه در بين آنها رويت با چشم مسلح وجود نداشته و تنها بوسيله چشم عادي صورت ميگرفته است، در صورتي كه مراد جدّي متكلم رويت با چشم عادي بوده باشد ميتواند با تكيه به عدم وجود رويت با چشم مسلح از عبارت مطلق استفاده نمايد و وظيفه تقييد نخواهد داشت.
اگر اطلاق را عبارت از تمام الموضوع للحکم بودن بدانیم این سخن صحیح نیست چرا که بر اساس این مبنا معصوم علیه السلام هر چیزی که دخیل در حکم باشد را باید بیان کند.