12-اسفند-1396, 07:28
(9-اسفند-1396, 14:33)سید محمد صادق رضوی نوشته: تصور جهار حالت در حالیکه بدیهیست بحث فقط در مورد صورت چهارمست مقداری غیر فنیست...
...اما در مورد ترجیح بلا مرجح باید گفت مقصود از ترجیح بلا مرجح، مرجحیست که در نظر حاکم مرجح باشد نه در نظر عرف محضی که امضا نشده باشد یا صرف هر مرجحی که فرض شود...
...بنابراین به نظر می رسد اصل طرح این بحث نادرست باشد، زیرا حاکم در تنجز علم اجمالی عقل است
از توجه شما متشکرم و لکن باید عرض کنم به نظر میرسد هر سه قمست فرمایش شما ناشی از عدم تصیر صحیح است مساله است :
قسمت اول این فرمایش شما اگر چه بطور کلی حرف صحیحی است و لکن نه در این گونه موارد زیرا در برخی از استدلالات برای اثبات یک حالت خاص که به قول شما همان محل بحث است لازم است تمام صور محتمله آورده شود و رد شود تا آن حالت خاص که محل بحث است ثابت شود بنابرین به ذهن قاصر بنده می رسد این سبک از بحث در این گونه استدلالات کاملا فنی می باشد .
قسمت دوم :ترجیح دادن یکی از طرفین بخاطر احتمال یا محتمل قوی تر ، طبق فرمایش خود شما نیاز به دو مقدمه دارد :1-پذیرش عرف-2-امضای شارع ؛ شما به مقدمه دوم اشکال نمودید در حالیکه اشکال استاد بر اشکال شما مقدم است چرا که ایشان مقدمه اول را مخدوش دانسته اند یعنی اصلا چنین ترجیحی را قابل فهم برای نوع مردم نمی دانند و با وجود غیر عرفی بودن زمینه ای برای امضا وجود ندارد و فرض هم اینست که شارع اینجا یک روش مستقل ندارد .
قسمت سوم :بحث در تنجز عقلی علم اجمالی نیست بلکه بحث در این است که آیا اطلاق و ظهور ادله اصول عملیه نسبت به ذی المزیه شمول دارد یا خیر و این اطلاق یک امر کاملا عرفی بوده و اشکال استاد نیز در همین غیر عرفی بودن است .