14-مرداد-1399, 17:11
سپاس از راهنمایی شما.
عرص حقیر در مورد سیره متشرعه بود.مثال قسامه رو استاد برای سیره متشرعه اورد؟
اصلا سیره خودش یه دلیل مستقله و اگه سیره ای محرز بشه از کجا بفهمیم که منشا سیره فتوای عامه است؟ در مورد منشا سیره هم معمولا میگن قول شارع است و سیره کاشف از نظر معصومه.
در مورد روایات اخذ به مخالف عامه هم مورد بعضی ها تعارضه ولی چند روایت دیگه که گفتم موردش تعارض نیست.
اینکه فرمودید مطلق هستند هم ظاهرا واضحه که منظور اون احکامی نیست که نزد شیعه ثابته و اصلا موردش شک در حکمه.
در مورد روایات مقابله با بدعتها هم اگر مساله عام البلوی نباشه از پیدا نکردن ردع امام نمیشه کشف رضایت کرد چون شاید ردع بوده و به ما نرسیده! و چون عام البلوی نبوده نمیشه گفت لو کان لبان.
فقط میمونه مسایل عام البلوا که با توجه به روایات مخلفت با عامه میتوان گفت که ایمه علیهم السلام به صورت کلی فرموده اند که خلاف عامه عمل کنید و همین بیان یک ردع کلی بر بدعتهای آنها هست و اگر رد مختص پیدا نکردیم همین مطلقات کافی هستند.
مضافا به نکته استاد شهیدی
و اگه مشهور از قدماء این استدلال استاد شبیری رو نداشته باشند خودش موید قوی بر رد اون میتونه باشه.
در مورد مقابله امام صادق علیه السلام با ابوحنیفه نیز باید اینو در نظر گرفت که ابوحنیفه محل تقیه نداشته و مخالفت با او خلاف تقیه نبوده چون مورد حمایت حکام و امراء عامه نبود دررآن زمان علی ما نقل!
و لذا احتمال تقیه در مورد احکامی که مخالفت با آنها نشدهروجود داره ولو ضعیف.
بازهم اگه راهنمایی کنید ممنون میشم.
و اگه لطف کنید آدرس کلام استاد شبیری و استاد شهیدی رو بدید ممنون میشم.
عرص حقیر در مورد سیره متشرعه بود.مثال قسامه رو استاد برای سیره متشرعه اورد؟
اصلا سیره خودش یه دلیل مستقله و اگه سیره ای محرز بشه از کجا بفهمیم که منشا سیره فتوای عامه است؟ در مورد منشا سیره هم معمولا میگن قول شارع است و سیره کاشف از نظر معصومه.
در مورد روایات اخذ به مخالف عامه هم مورد بعضی ها تعارضه ولی چند روایت دیگه که گفتم موردش تعارض نیست.
اینکه فرمودید مطلق هستند هم ظاهرا واضحه که منظور اون احکامی نیست که نزد شیعه ثابته و اصلا موردش شک در حکمه.
در مورد روایات مقابله با بدعتها هم اگر مساله عام البلوی نباشه از پیدا نکردن ردع امام نمیشه کشف رضایت کرد چون شاید ردع بوده و به ما نرسیده! و چون عام البلوی نبوده نمیشه گفت لو کان لبان.
فقط میمونه مسایل عام البلوا که با توجه به روایات مخلفت با عامه میتوان گفت که ایمه علیهم السلام به صورت کلی فرموده اند که خلاف عامه عمل کنید و همین بیان یک ردع کلی بر بدعتهای آنها هست و اگر رد مختص پیدا نکردیم همین مطلقات کافی هستند.
مضافا به نکته استاد شهیدی
و اگه مشهور از قدماء این استدلال استاد شبیری رو نداشته باشند خودش موید قوی بر رد اون میتونه باشه.
در مورد مقابله امام صادق علیه السلام با ابوحنیفه نیز باید اینو در نظر گرفت که ابوحنیفه محل تقیه نداشته و مخالفت با او خلاف تقیه نبوده چون مورد حمایت حکام و امراء عامه نبود دررآن زمان علی ما نقل!
و لذا احتمال تقیه در مورد احکامی که مخالفت با آنها نشدهروجود داره ولو ضعیف.
بازهم اگه راهنمایی کنید ممنون میشم.
و اگه لطف کنید آدرس کلام استاد شبیری و استاد شهیدی رو بدید ممنون میشم.