26-مهر-1402, 16:56
(آخرین تغییر در ارسال: 26-مهر-1402, 17:01 توسط مسعود عطار منش.)
مرحوم شهید صدر فرموده است اصل عقلائی به اصول استظهاری هستند و کأن به اصالة الظهور باز می گردند. استاد شبیری در اشکال به فرمایش مرحوم شهید صدر فرمودند:
چه دلیلی وجود دارد که اصول عقلائی، لزوماً اصول استظهاری باشند. نهایت چیزی که میتوان گفت آن است که اصول عقلائی بر مبنای کاشفیت و اماریت استوار هستند؛ اما دلیلی ندارد این کاشفیت از سنخ اصالة الظهور و استظهار و مانند آن باشد. اینگونه نیست که تنها امارۀ عقلائی، اصالة الظهور باشد؛ ما یک سری امارات عقلائی داریم که اساساً ربطی به باب الفاظ ندارند؛ نهایتش این است که در خصوص باب الفاظ بتوانید ادعا کنید اصول عقلائی به مناط اصالة الظهور اعتبار دارند. این ادعا چه وجهی میتواند داشته باشد؟
به طور مثال آقایان ادعا میکنند، اصل عقلائی بر حجیّت خبر ثقه است. بحث احتمال قرینۀ منفصل نیز چیزی شبیه خبر ثقه است که به دلیل غلبۀ مطابقت با واقع، به عنوان یکی از امارات معتبر قلمداد شده است. یعنی از آن جهت که متکلمین غالباً در افهام مقصودشان به قرینۀ منفصل تکیه نمیکنند، عقلاء به احتمال قرینۀ منفصل اعتنا نمیکنند.
بلکه اصل این مطلب نیز در جای خودش نیازمند بررسی است چون آیت الله والد وجود اصلی به نام اصل عدم قرینه به مناط اماریت و کاشفیت را منکر هستند؛ ایشان معقتدند اصل عدم قرینه از سنخ اصول عملی عقلائی است و به مناط کاشفیت نیست. این بحث مفصلی است که هم اکنون قصد پرداختن به آن را نداریم
درس خارج اصول جلسۀ3 مورخ5 مهر 1402
چه دلیلی وجود دارد که اصول عقلائی، لزوماً اصول استظهاری باشند. نهایت چیزی که میتوان گفت آن است که اصول عقلائی بر مبنای کاشفیت و اماریت استوار هستند؛ اما دلیلی ندارد این کاشفیت از سنخ اصالة الظهور و استظهار و مانند آن باشد. اینگونه نیست که تنها امارۀ عقلائی، اصالة الظهور باشد؛ ما یک سری امارات عقلائی داریم که اساساً ربطی به باب الفاظ ندارند؛ نهایتش این است که در خصوص باب الفاظ بتوانید ادعا کنید اصول عقلائی به مناط اصالة الظهور اعتبار دارند. این ادعا چه وجهی میتواند داشته باشد؟
به طور مثال آقایان ادعا میکنند، اصل عقلائی بر حجیّت خبر ثقه است. بحث احتمال قرینۀ منفصل نیز چیزی شبیه خبر ثقه است که به دلیل غلبۀ مطابقت با واقع، به عنوان یکی از امارات معتبر قلمداد شده است. یعنی از آن جهت که متکلمین غالباً در افهام مقصودشان به قرینۀ منفصل تکیه نمیکنند، عقلاء به احتمال قرینۀ منفصل اعتنا نمیکنند.
بلکه اصل این مطلب نیز در جای خودش نیازمند بررسی است چون آیت الله والد وجود اصلی به نام اصل عدم قرینه به مناط اماریت و کاشفیت را منکر هستند؛ ایشان معقتدند اصل عدم قرینه از سنخ اصول عملی عقلائی است و به مناط کاشفیت نیست. این بحث مفصلی است که هم اکنون قصد پرداختن به آن را نداریم
درس خارج اصول جلسۀ3 مورخ5 مهر 1402