9-اسفند-1396, 14:33
اول به عنوان پيشنهاد عرض كنم كه بهتر است متن مطالب گویا و کوتاه بوده و دارای تطویل غیر لازم نباشد. تصور جهار حالت در حالیکه بدیهیست بحث فقط در مورد صورت چهارمست مقداری غیر فنیست.
اما در مورد ترجیح بلا مرجح باید گفت مقصود از ترجیح بلا مرجح، مرجحیست که در نظر حاکم مرجح باشد نه در نظر عرف محضی که امضا نشده باشد یا صرف هر مرجحی که فرض شود.
فرض کنید پدر به فرزندش امر می کند ماست و نان بخرد در حالیکه فرزند می بیند مبلغ موجودی تنها به اندازه یکی از این دو است. در اینجا باید ملاحظه کند کدام یک از این دو برای پدر اهمیت بیشتری دارند نه اینکه مثلا چون خودش ماست بیشتر دوست دارد به عنوان مرجح، آن را انتخاب کند.
بنابراین به نظر می رسد اصل طرح این بحث نادرست باشد، زیرا حاکم در تنجز علم اجمالی عقل است و واضحست که شک در حکم عقل معنی ندارد، وصرف عدم حکم عقلی بر ترجیح به معنای حکم به عدم ترجیح است.
اما در مورد ترجیح بلا مرجح باید گفت مقصود از ترجیح بلا مرجح، مرجحیست که در نظر حاکم مرجح باشد نه در نظر عرف محضی که امضا نشده باشد یا صرف هر مرجحی که فرض شود.
فرض کنید پدر به فرزندش امر می کند ماست و نان بخرد در حالیکه فرزند می بیند مبلغ موجودی تنها به اندازه یکی از این دو است. در اینجا باید ملاحظه کند کدام یک از این دو برای پدر اهمیت بیشتری دارند نه اینکه مثلا چون خودش ماست بیشتر دوست دارد به عنوان مرجح، آن را انتخاب کند.
بنابراین به نظر می رسد اصل طرح این بحث نادرست باشد، زیرا حاکم در تنجز علم اجمالی عقل است و واضحست که شک در حکم عقل معنی ندارد، وصرف عدم حکم عقلی بر ترجیح به معنای حکم به عدم ترجیح است.