22-مهر-1398, 17:05
استاد گنجی فرمودند: به نظر ما درست است که اراده به مقدمه غیری است و ملاک نفسی ندارد. این که به سمت مقدمه میرود به خاطر ملاک ذی المقدمه است و جای انکار ندارد. وجوب غیری مقدمه و اراده غیری مقدمه معنایش همین است. اما این که لازمهاش این باشد که اراده مقدمه فعلا یا شانا تابع اراده ذی المقدمه باشد مقبول نیست. ممکن است اراده به ذی المقدمه فعلی نباشد ولی اراده به مقدمه فعلی است. مثلا ذی المقدمه فردا محقق میشود و فردا ذی المقدمه را اراده میکند اما امر به مقدمات را اراده کرده است. هر چند که اراده مقدمه تبعی است ولی تلازمی وجود ندارد. مثلا الان اراده رفع موانع و ایجاد شرایط میکند تا فردا بتواند ذی المقدمه را انجام دهد. ما برای تبعیت برهانی نداریم بلکه وجدان حاکم بر عدم تعبیت است. بعضی ها( مانند شیخنا الاستاذ) که منکر وجوب مقدمه بودند، میفرموند: چه اشکالی دارد که غسل وجوب داشته باشد و ذی المقدمه که مثلا صوم بود هنوز وجوبش نیامده باشد. یعنی اگر مقدمه ای داشته باشیم، همان مقدمه است که هنوز وجوب ذی المقدمه نیامده است، وجوب مقدمه فعلی است.
مثلا شارع مقدس الان ذی المقدمه را واجب نکرده است و عند طلوع الفجر ذی المقدمه را واجب میکند، ولی میبیند اگر الان غسل نکند عند طلوع الفجر قدرت بر امساک ندارد، لذا از الان وجوب مقدمه را جعل میکند. هر چند که این وجوب ملاک نفسی ندارد و برای ذی المقدمه وجوب را براش جعل میکند اما لازم نیست که حتما وجوب ذی المقدمه فعلیت داشته باشد تا مقدمه وجوبش فعلیت داشته باشد. پس عقلائیت دارد که غسل واجب باشد و هنوز ذی المقدمه وجوبش فعلی نشده است. هیچ وجهی ندارد که اراده ها و وجوب ها تبعیت داشته باشد. ممکن است اصلا فعل ملاک نداشته باشد ولی مولا برای این که ملاک از بنده فوت نشود، مقدمه را واجب میکند تا در زمان بعدی ملاک فعل ( ذی المقدمه) از بنده فوت نشود.
برای واضح شدن مطلب، این مثال را متذکر میشویم. مثلا پدری به بچه اش میگوید درس بخوان. این درس خواندن به خاطر مجتهد شدن است. عقلائیت دارد که الان امر به درس خواندن داشته باشد و امر به اجتهاد هنوز نداشته باشد.