ارسالها: 501
موضوعها: 243
تاریخ عضویت: فروردين 1397
اعتبار:
18
سپاس ها 1
سپاس شده 120 بار در 109 ارسال
ضمن عرض سلام خدمت جناب خسرو نماینده خوب کلاس
قیاس باب غسل با وضو قیاس مع الفارق است. زیرا این بحث در فقه و اصول مطرح شده است که غسل ها حقایق مختلفه هستند هر چند که در ظاهر متحد هستند. شاهدش هم این است که با غسل جنابت نمیتوان برای نماز وضو گرفت اما نسبت به غسل های دیگر لا اقل اختلافی است. اما در وضویی که به سبب نوم حاصل شده است با وضوی که به سبب بول حاصل شده است هیچ فرقی نمیکند و هر کاری که با وضوی بولی میتوان انجام داد با وضوی نومی هم میتوان انجام داد. لذا نکته غسل در وضو جاری نیست.
ارسالها: 501
موضوعها: 243
تاریخ عضویت: فروردين 1397
اعتبار:
18
سپاس ها 1
سپاس شده 120 بار در 109 ارسال
با عرض سلام
قیاس وضو با غسل قیاسی مع الفارق است. زیرا در غسل این بحث مطرح است که حقایق مختلفی هستند هر چند که در صورت مانند هم هستند لذا میگویند غسلی که مسبب از جنابت است فرق میکند با غسلی که مسبب از مس میت است. شاهد این مطلب این است که اثار غسل جنابت با اثار مثلا غسل جمعه یا مس میت متفاوت است. زیرا با غسل جنابت برای نماز حرام است که وضو گرفته بشود اما چنین اثری برای غسل مس میت یا دیگر غسل ها نیست. بر خلاف وضو که این چنین نیست. یعنی وضویی که مسبب از بول است هیچ فرقی باوضویی که مسبب از نوم است ندارد. لذا نکته ای که در باب غسل است در باب وضو مطرح نمیشود.
ارسالها: 1,035
موضوعها: 431
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 502
سپاس شده 198 بار در 172 ارسال
همانطور که در مورد وضو گفته میشود نور علی نور است می توان در مورد آن گفت طهارت علی الطهاره و در مورد نواقض می توان گفت حدث علی حدث و به تعبیر دیگر همه این امور (نور و طهارت و حدث) را می توان ذو مراتب و تشکیکی دانست یعنی کسیکه هم بول کرده هم غایط مرتبه بیشتری از. آلودگی باطنی را بدست آورده که نیاز به نور علی نور دارد پس صرف این که موضوع طهارت است مساله را حل نمیکند بلکه باید مشکک نبودن را نیز برای آن مفروض دانست.
اینکه فرمودید نقض دوباره طهارت معنا ندارد درست است ولی شدت گرفتن حدث و فاصله بیشتر گرفتن از طهارت معنا دارد و همین مصحح عدم تداخل بوده بحث تداخل و عدم تداخل مطرح میشود.
ارسالها: 501
موضوعها: 243
تاریخ عضویت: فروردين 1397
اعتبار:
18
سپاس ها 1
سپاس شده 120 بار در 109 ارسال
هر چند که اسباب مختلف هستند ولی وقتی حقیقت طهارت واحد است باید قائل به تداخل شد. زیرا اگر قائل به تداخل نشویم لازمه اش این است که در حیقیت اجتماع مثلین لازم بیاید و برای منع از این اشکال باید قائل به تداخل بشویم. پس هر چند که اسباب مختلف هستند ولی معلول آنها یک حقیقت است و باید قائل به تداخل بشویم
ارسالها: 1,035
موضوعها: 431
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 502
سپاس شده 198 بار در 172 ارسال
متوجه نشدم ! اگر طهارت یا حدث حقیقت واحد تشکیكی باشد دیگر اجتماع نمیشود بلکه هر وضویی مرتبه ای از طهارت را تحصیل میکند همانطور که هر ناقضی مرتبه اي از حدث را و اجتماع رخ نمی دهد.