25-آذر-1399, 10:21
استاد به چند تقریب اشاره فرمودند که الته خاطرم نیست اظهار نظرجزمی در مچرد این تقریبات کرده باشند ولی در نهایت جنس بودن را میپذیرند.
یک تقریب ارتکازی بودن این قاعده است البته نه ارتکازی که در حد سیره و بنای عملی باشد بلکه یک ارتکاز شانی و در مرتبه ضعیفه که هکان ارتکاز با این دلیل بالفعل میشود و عمومیت هم دارد.
بیان دیگر این که بر نفس استصحاب ارتکازی وجود ندارد ولی در عدم فرق بین مواردش ارتکاز وجود داشته و همین باعث عمومیت میشود.
بیان دیگر که شاید بیشتر تکیه داشتند این بود که متکلم نمی تواند برای بیان عهد بودن یه مجرد سبق ذکر یقین خاص اکتفا کند لذا سکوتش مایه افهام عمومیت است.
یک تقریب ارتکازی بودن این قاعده است البته نه ارتکازی که در حد سیره و بنای عملی باشد بلکه یک ارتکاز شانی و در مرتبه ضعیفه که هکان ارتکاز با این دلیل بالفعل میشود و عمومیت هم دارد.
بیان دیگر این که بر نفس استصحاب ارتکازی وجود ندارد ولی در عدم فرق بین مواردش ارتکاز وجود داشته و همین باعث عمومیت میشود.
بیان دیگر که شاید بیشتر تکیه داشتند این بود که متکلم نمی تواند برای بیان عهد بودن یه مجرد سبق ذکر یقین خاص اکتفا کند لذا سکوتش مایه افهام عمومیت است.