(7-اسفند-1400, 00:07)میرزا مرتضی نوشته: راجع به کلمات آقای [آیت الله سیداحمد] خاتمی :
اینکه با تفاوتی که ایشان از ازدواج [معاطاتی] و زنا ارائه داده اند در بیان تفاوت عقدهای موقت کوتاه مدت با زناهایی که با مبلغ مشخص و در زمان مشخص انجام می شود ، عاجز خواهند بود !
حجتالاسلام والمسلمین احمد احمدیتبار، استاد سطح خارج حوزه علمیه و رئیس گروه فقه خانواده جامعه المصطفی(ص) در نشست علمی «نقش روابط بین افراد در شکلگیری نکاح معاطاتی»، گفت:
نقل قول:روایت دیگری که مورد استناد قرار گرفته است روایت بزی است؛ راوی گفته از امام رضا(ع) پرسیدم زنی در حال مستی خود را به عقد مردی درآورد آیا بعد از مستی، این عقد الزامآور است یا خیر؟ امام(ع) فرمودند اگر زن بعد از هوشیاری پیش این مرد بماند معلوم است راضی است و اشکالی ندارد؛ این روایت از جهت سند ایراد ندارد ولی در مورد دلالت، مورد بحث فقهاست زیرا کسی که عقدی را منعقد میکند باید عاقل باشد لذا عقد در هنگام مستی، باطل است.
وی تاکید کرد: مشهور فقها از این روایت، اعراض کردهاند البته خیلی از آنها، روایت را صحیح ولی محتوای آن را خلاف قاعده میدانند؛ گروهی گفتهاند، مستی دو نوع کامل و نیمه کامل است، وقتی نیمه کامل است فرد هوشیار است؛
امام خمینی فتوای قابل توجهی در اینجا دارند و فرمودهاند اگر فرد نیمه مست بود، احتیاطا، اگر خواست با آن مرد بماند عقد را ادامه دهد.
.... در این مورد، همه کارهای بین دختر و پسر انجام شده و حتی آمیزش هم صورت گرفته ولی عقد با لفظ خاص صورت نگرفته است. بنده معتقدم با لحاظ شرایط گفته شده تولد این فرزند، مشروع و ازدواج هم مشروع است. کسانی مانند فیض کاشانی هم لفظ خاص را ملاک ندانستند و برخی کتابت و حتی اشاره را هم جایز میدانند کما اینکه زن و مرد لال باید با اشاره رضایت بدهند.
ازدواج سفید، نکاح معاطاتی نیست
وی تاکید کرد: در نتیجه میتوانیم نکاح معاطاتی را با تحقق همه شرایط نکاح رایج بپذیریم ولو اینکه لفظ رد و بدل نشود و مشکلی در این نکاح و زوجیت نیست البته در ازدواج سفید هیچکدام از این شرایط نکاح معاطاتی محقق نمیشود
منبع:
www.payamekhanevadeh.ir/news/6294/
به نظر می رسد خلاصه فرمایش ایشان این است که اگرچه معاطات بودن نکاح قابل پذیرش است ولی نکاح معاطاتی با ازدواج سفید تفاوت دارد.
ولی مشخص نفرموده اند اگر نکاح معاطاتی به صورت ازدواج موقت کوتاه مدت بود این نکاح ازدواج موقت معاطاتی چه تفاوتی با ازدواج سفید دارد؟
برخی تفاوت های ازدواج دائم با موقت به شرح زیر است:
نقل قول:در نکاح موقت اصولاً شوهر تکلیفی به پرداخت نفقه به زن را ندارد (ماده ۱۱۱۳قانون مدنى)،
عده زن در ازدواج موقت در صورت فسخ و یا بذل مدت به اندازه دو طهر است مگر اینکه زن به اقتضای سن، عادت زنانگی نبیند که در این صورت مدت زمان عده او ۴۵ روز می باشد.
بر اساس ماده ۹۴۰و ۱۰۷۷ قانون مدنی در ازدواج موقت زن و شوهر از یکدیگر ارث نمی برند
در ازدواج موقت مرد میتواند برای هر چند بار که می خواهد بذل مدت کند و مجدداً به انعقاد عقد نکاح با زوجه منقطعه خود اقدام کند. و نیاز به محلل در سومین طلاق ندارد.
ازدواج موقت با زن غیر مسلمان اهل کتاب جایز است.
به نظر برخی فقها، در ازدواج موقت، زوجین می توانند شرط نمایند که بین آنها رابطه جنسی برقرار نگردد
در ازدواج موقت او محدودیت چهار همسر وجود ندارد و میتواند بی محدودیت ازدواج موقت منعقد نماید.
توجه کنید که مقصود این نیست که به دلیل پیش فرض های قبلی خود، برای تعریف کردن ازدواج سفید، مطالبی تخیلی را بیان کنیم و بگوییم تعریف ازدواج سفید چنین چیزی است. مانند آنکه برخی مطالب داستانی تخیلی را به عنوان سبک زندگی غربی به مردم زمان صفویه قالب می کردند.
در زمان صفویه، پدر آنتونیو دوژزو که در گذشته کشیشی پرتغالی بوده است و پس از ناامیدی از تبلیغ مسیحیت در اصفهان، اسلام آورده نام خود را نیز به علی قلی بیک تغییر داده است و از مقربان شاه صفوی شده و مترجم زبان خارجی در دربار صفویه شده بوده است، نکته دیگر این که مرحوم آقاى روضاتى هم در جایی احتمال دادهاند خيابانى كه در نزديكى چهارسوى شيرازيها به نام كوچه على قلى بيك هست، شايد به نام وى نامگذارى شده بوده است. بنگريد: [دومين دو گفتار، ص 67]. این کشیش سابق شرحی از زندگی مردم مسیحی در کشورهای غربی برای مردم ایران داده است، یعنی در زمانی که کشورهای اروپایی در حال شکوفایی صنعتی بودند و سراسر جهان را مستعمره ساخته و برای تصرف مستعمرات بیشتر در قاره های تازه کشف شده در آمریکا و هند و آفریقا و استرالیا با یکدیگر می جنگیدند، او سبک زندگی در کشورهای اروپایی را برای مردم و سلاطین ایران توصیف کرده است برای صحت سنجی گفتار پدر آنتونیو دوژزو توجه کنید که تا پنجاه سال قبل همجنس گرایی در اروپا جرم کیفری سنگینی محسوب می شد. مقصود این است که به نظر می رسد گاهی برخی توصیفات ما از سبک زندگی در اروپا یا تعریف ما از ازدواج سفید واقعی نیست زیرا هنگام تعریف این مفاهیم بی طرف نیستیم و جانب دارانه فکر می کنیم در نتیجه تعریفی که از این مفاهیم ارائه می دهیم بیشتر تخیلات است تا واقعیات.
به گفتار علی قلی بیک در مورد سبک زندگی در غرب که در کتابهای تألیفی او آمده است در زیر توجه کنید:
نقل قول:نگاه او به عقائد شيعى نيز عمدتا برخاسته از همان جريان اخباريگرى حاكم در اين دوره است. به همين دليل وى به شدت ضد تصوف و نيز فلسفه است.
در زمان حضرت رسول صلى الله عليه وآله و بعضى از ائمه معصومين عليهمالسلام اين تعليم حكمت در ميان نبود بلكه چنانچه ارباب تواريخ ذكر كردهاند در زمان يكى از خلفاى بنىعباس اين... وبا در ميان مسلمان بلند شده است؛ به اين نحو كه چون آن ملعون منظورش آن بود كه شغلى در ميان مردم شايع گردد كه بدان مشغول گردند و دست از تتبع احاديث آلمحمد عليهمالسلام بر دارند... لهذا كتب حكمت و تصانيف حكما را از فرنگ طلب نمود و بر ساعى در تدريس و تحصيل آنها مرسوم و مقررى قرار داد تا آن كه در ميان اسلام شايع گرديد. و نقل شده است كه در همان سال اول كه مردم به تعليم و تعلم حكمت مشغول گشتند هفتاد نفر ملحد در همين يك شهر بغداد بهم رسيد. همچنان كه حالا به نحوى است حكمت كه در بلاد اصفهان چندين هزار ملحد بهم مىرسد؛ اما به اعتبار غلبه و كثرت علماى دينى كه فقيه و پيروان احاديث اهلبيتاند و از بيم تندباد غضب پادشاه عادل ديندار الحمد لله و المنة غبار وجود ايشان پيش چشم كسى را نمىتواند گرفت
مكرر به اين فقير رو داده است كه با جماعتى از اين طايفه كه به اعتقاد خودشان چيزى مىفهمند و سالها در مدارس اوقات خود را صرف تحصيل علم كرده بودند و خود را از اهل علم و عقل مىشمردند در يك مجمع بودهايم و با وجود آن كه فقير جديدالاسلام و هنوز اطلاع تام بر احاديث نرسانيده بودم، حديثى در باب يكى از ضروريات دين اسلام از ايشان پرسيدم، نمىدانستند، بلكه فقير به ايشان تعليم كردم و عذرى مىآوردند كه بدتر از گناه بود؛ مىگفتند كه ما حكمتْ خوانيم و چند سال است كه مشغول خواندن كتب حكمت از شرح هدايه تا شفا بودهايم، دست ما خالى نشد كه حديث بخوانيم.
وی ادامه می دهد: در اينجا ملاحظه فرمايند آنان كه مَبْلغ خطيرى را به هزار زحمت پيدا كردهاند از براى صواب آخرت صرف كرده، مدرسهها مىسازند و وقف از براى او قرار مىدهند كه علما بهم برسند و شيعيان على بن ابىطالب عليهالسلام را به دين آن جناب آگاه گردانند كه نيّت ايشان چه چيز بوده و آخر مردم به كدام علم مشغول گرديدهاند. فقير نمىگويم كه مدرسه بنا كردن خوب نيست! اين را مىگويم كه اگر اهل علم حديث و دين در آن بنشانند و بىدينانى چند كه بغير از افلاطون و ارسطو كسى ديگر را نمىشناسند اخراج فرموده، در آن راه ندهند حسنه اين زياده از حسنه اصل بناى مدرسه خواهد بود.
اين حكما كه حالا در ميان اهل اسلام خود را حكيم مىدانند و به سبب سطرى چند كه از شفا و غيره خواندهاند ايمان خود را به باد داده موجب مرض ايمان مسلمانان مىشوند و مىگويند كه ما با حديث كار نداريم و ما ارباب عقليم و احاديث نقلى چنيناند و ما بايد موافق عقل چيزها را قبول كنيم
[هداية الضالين، نسخه 12116 آستان قدس رضوى، برگ 78 به بعد.]
علی قلی بیک در مورد پیشرفت صنعتی و صنایع نظامی پیشرفته کشورهای اروپایی می نویسد:
بر هر شيعه لازم است كه آن رشته محبتى كه از براى محبّت دو سه غاز پول دنيا ما بين او و يهود و نصارا هست قطع كرده هر عداوتى كه مقدورش شود در باره ايشان هر چند كه خويش او هم باشد به ظهور برساند و اگر چنين نكند دشمن خدا و انبيا و مستوجب لعن خواهد بود
در واقع عجب جماعت سفيه بىمعرفتى بودهاند همه نصارا؛ خصوصآ اهل فرنگ كه آن شعورى را كه خداى تعالى از براى فرق نمودن ميانه حق و باطل به ايشان عطا كرده است، همه را صرف يادگرفتن صناعات دقيقه از قبيل دورانداز [توپ] سازى و وقت ساعت و غيره، كارهايى كه با آتش بازى مناسبت دارد مىنمايد و در امور اخروى كه عمده غرض از آفرينش ايشان اين است كه آنها را خوب ياد بگيرند
فساد اخلاقی در اروپا:
در شهرهاى مملكت ريم پاپا به خصوص شهر روم كه ريم پاپاى نايب ابليس در آنجا بر تخت فرمانفرمايى اين شياطين اِنْس استقرار دارد و حكم او بر اكثر پادشاهان عظيم الشأن از قبيل پرتگال و فرنسيس و آلمان كه نمسه گفته مىشود و قيصر فرنگ او مىباشد و بر اسپانيه و بر واليان چند جارى و نافذ است خانهها ساختهاند، از قبيل كاروانسرا كه در آنها اطاقهاى متعدد مىباشند و در هر يك از آن اطاقها پسران ساده چند سكنا دارند و در بالاى در هر حجره تخته بستهاند و صورتهاى آن پسرانى را كه در آن حجره مىباشند بر آن تخته نقش كردهاند، پس هر كس كه ميل به اين عمل قبيح كه باعث هلاك قوم لوط همان بوده است داشته باشد، به در آن حجرهها گرديده آن صورتها ملاحظه مىكند و هر كدام از آن صورتها را كه پسنديد با صاحب حجره اجرت را بنا مىگذارد و بعد از آن كه صاحب حجره راضى گرديد و پول را گرفت، آن فاسق را داخل حجره خلوتى كرده، آن پسرى را كه صورتش را پسنديده بود به او مىسپارد؛ و اين غريبتر است كه چون به ضرب آن عمل قبيح بسيارى از آن پسران كه به جبر ايشان را در آن كار مىدارند صاحب آزار مىگردند، ريم پاپاى ملعون كه امروز اميدگاه نصارا است از براى آنكه اين فعل از استمرار نيفتد دارالشفايى ساخته جراحان چند در آنجا قرار داده است كه آن قسم پسرهاى مذكور را به آنجا برده معالجه مىنمايند و اين عمل شنيع و اين گناه بزرگ نه همين در شهر روم به ظهور مىرسد بلكه در همه مملكت ريم پاپا شيوع عظيمى دارد به حدى كه ريم پاپا خود و همه كردينالس كه آن مردمىاند كه از قبيل اهل شورا در وقتى كه ريم پاپايى به جهنّم مىرود ايشان به قرعه ريم پاپايى ديگر بر تخت ابليس مىنشانند و بزرگان ديگر اين طايفه نيز هر كدام پسران چند از براى وقوع اين عمل قبيح بايد كه در نزد خود ملازم داشته باشند.
چرا زنان فرنگی برهنه هستند؟
و مخفى نماناد كه سبب اينكه زنان همه فرنگ از دوش تا پستان برهنه مىباشند و تنبان در پا نمىكنند، اين است كه چون اين فعل قبيح لواطه در آن كفر آباد فرنگستان به مرتبهاى رسيده بود كه كم مردى بهم مىرسيد كه به زن ميل داشته باشد، لهذا ريم پاپاى ملعون با وصف آنكه خود در طفلى مفعول و در بزرگى فاعل اين فعل است، حكم كرد كه همه زنان فرنگ لباس به آن نحو بپوشند تا اينكه مردان آنها را ديده به ايشان رغبت بهم برسانند تا آنكه مبادا كه به سبب آنكه بالكليه ترك زنان بكنند، تخم ايشان برافتد.
وى داستان مفصلى نيز در باره دختران نذرى كليسا و روابط نامشروع آنها با پادريان دارد كه به تفصيل هم در اين اثر و هم در هداية الضالين آورده است. وى در ضمن آن، آداب ويژه تربيت اين دختران را نيز ياد آور شده است.
منبع در لینک زیر:
khabaronline.ir/news/364531
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق