13-خرداد-1401, 12:01
مزحوم آخوند در حاشیه رسایل به ذکر مواردی پرداخته اند که به اشتباه اصل مثبت تلقی شده است.
یکی از این موارد عبارت است از جریان استصحاب در فرد برای اثبات اثر مترتب بر کلی.
فرض کنید شارع مقدس قرموده اکرم العام و زید سابقا عالم بوده حال بحث اینست که استصحاب عالمیت برای زید که فی حد نفسه منشا اثر نیست چون کلی عالم منشا اثر است نه فرد عالم لذا استصحاب عالمیت فرد از قبیل اصل مثبت است.
مزحوم آخوند در حاشیه رسایل می فرمایند کلی و فرد اتحاد وجودی دارند لذا اثری که برای کلی وجود دارد برای فرد نیز وجود دارد و بهمین اعتبار خود فرد قابل استصحاب است.
استاد در مقام بررسی کلام ایشان به دو نکته اشاره کردند:
اولا به نظر می رسد اصل بحث تمره عملی ندارد چون هر کجا فرد حالت سابقه داشته باشد کلی نیز حالت سابقه داشته و خود کلی قابل استصحاب است لذا لزومی ندارد فرد را محط استصحاب قرار دهیم
ثانیا کلی زمانی با فرد اتحاد وجودی دارد که به نحو مطلق الوجود ملاحظه شده باشد اما کلی ملحوظ به نحو صرف الوجود در هیچ فردی تعین نداشته و صرفا یک اعنبار عقلی است.
درس خارج اصول 7 خرداد 1401
یکی از این موارد عبارت است از جریان استصحاب در فرد برای اثبات اثر مترتب بر کلی.
فرض کنید شارع مقدس قرموده اکرم العام و زید سابقا عالم بوده حال بحث اینست که استصحاب عالمیت برای زید که فی حد نفسه منشا اثر نیست چون کلی عالم منشا اثر است نه فرد عالم لذا استصحاب عالمیت فرد از قبیل اصل مثبت است.
مزحوم آخوند در حاشیه رسایل می فرمایند کلی و فرد اتحاد وجودی دارند لذا اثری که برای کلی وجود دارد برای فرد نیز وجود دارد و بهمین اعتبار خود فرد قابل استصحاب است.
استاد در مقام بررسی کلام ایشان به دو نکته اشاره کردند:
اولا به نظر می رسد اصل بحث تمره عملی ندارد چون هر کجا فرد حالت سابقه داشته باشد کلی نیز حالت سابقه داشته و خود کلی قابل استصحاب است لذا لزومی ندارد فرد را محط استصحاب قرار دهیم
ثانیا کلی زمانی با فرد اتحاد وجودی دارد که به نحو مطلق الوجود ملاحظه شده باشد اما کلی ملحوظ به نحو صرف الوجود در هیچ فردی تعین نداشته و صرفا یک اعنبار عقلی است.
درس خارج اصول 7 خرداد 1401