16-اسفند-1401, 19:08
ایا در اذان شرط است که مؤذن شیعه باشد؟
مشهور گفتند عمل اهل تسنن صحیح است ولی مقبول نیست. روایاتی که میگوید اعمال آنها هباءا منثورا است، در مورد شیعه نیز به کار رفته و نهایت به معنای عدم قبول است به شاهد اینکه اگر مستبصر شود، اعاده اعمالش لازم نیست مگر زکات.
اما مرحوم خوئی گفته اعمال آنها باطل است به دلیل روایاتی که فرمود اگر تمام عمرش را قائم اللیل و صائم النهار باشد بر خدا چیزی نیست یعنی عملشان باطل است و ارزشی ندارد. اما نسبت به روایات مستبصر گفته اعمال اهل تسنن باطل است مگر به شرط متأخر یعنی اگر مستبصر شدند که اگر شدند، نشان میدهد که از ابتدا اعمالشان صحیح است.
در محل کلام، مرحوم خوئی گفته اذان و اقامه اهل تسنن باطل است چون شرط ایمان ندارد. اما مشهور که گفتند اعمال آنها صحیح است، نهایت این است که موذن، حی علی خیر العمل را نیاورده و مکلف میتواند تکمیل کند، اما باز هم مشهور گفتند شرط اذان و اقامه، ایمان است. به دلیل اینکه در روایات خاصه فرمودند اذان عارف مجزی است نه غیر عارف:
سُئِلَ عَنِ الْأَذَانِ هَلْ يَجُوزُ أَنْ يَكُونَ مِنْ غَيْرِ عَارِفٍ قَالَ لَا يَسْتَقِيمُ الْأَذَانُ وَ لَا يَجُوزُ أَنْ يُؤَذِّنَ بِهِ إِلَّا رَجُلٌ مُسْلِمٌ عَارِفٌ فَإِنْ عَلِمَ الْأَذَانَ وَ أَذَّنَ بِهِ وَ لَمْ يَكُنْ عَارِفاً لَمْ يُجْزِ أَذَانُهُ وَ لَا إِقَامَتُهُ وَ لَا يُقْتَدَى بِهِ.
عارف یعنی کسی که امام زمان خودش را میشناسد. در این مورد غیر از اسلام باید عرفان نیز باشد. این روایت کالصریح است که اذان غیر عارف ارزشی ندارد نه برای خودش و نه برای دیگران.
بعضی به روایات دیگر استشهاد کردند که فرمودند اذان و اقامه را خلف من لایقتدی به بگو.
البته استاد مناقشاتی داشتند. درس خارج فقه جلسه 108 تاریخ 15 اسفندماه 1401
مشهور گفتند عمل اهل تسنن صحیح است ولی مقبول نیست. روایاتی که میگوید اعمال آنها هباءا منثورا است، در مورد شیعه نیز به کار رفته و نهایت به معنای عدم قبول است به شاهد اینکه اگر مستبصر شود، اعاده اعمالش لازم نیست مگر زکات.
اما مرحوم خوئی گفته اعمال آنها باطل است به دلیل روایاتی که فرمود اگر تمام عمرش را قائم اللیل و صائم النهار باشد بر خدا چیزی نیست یعنی عملشان باطل است و ارزشی ندارد. اما نسبت به روایات مستبصر گفته اعمال اهل تسنن باطل است مگر به شرط متأخر یعنی اگر مستبصر شدند که اگر شدند، نشان میدهد که از ابتدا اعمالشان صحیح است.
در محل کلام، مرحوم خوئی گفته اذان و اقامه اهل تسنن باطل است چون شرط ایمان ندارد. اما مشهور که گفتند اعمال آنها صحیح است، نهایت این است که موذن، حی علی خیر العمل را نیاورده و مکلف میتواند تکمیل کند، اما باز هم مشهور گفتند شرط اذان و اقامه، ایمان است. به دلیل اینکه در روایات خاصه فرمودند اذان عارف مجزی است نه غیر عارف:
سُئِلَ عَنِ الْأَذَانِ هَلْ يَجُوزُ أَنْ يَكُونَ مِنْ غَيْرِ عَارِفٍ قَالَ لَا يَسْتَقِيمُ الْأَذَانُ وَ لَا يَجُوزُ أَنْ يُؤَذِّنَ بِهِ إِلَّا رَجُلٌ مُسْلِمٌ عَارِفٌ فَإِنْ عَلِمَ الْأَذَانَ وَ أَذَّنَ بِهِ وَ لَمْ يَكُنْ عَارِفاً لَمْ يُجْزِ أَذَانُهُ وَ لَا إِقَامَتُهُ وَ لَا يُقْتَدَى بِهِ.
عارف یعنی کسی که امام زمان خودش را میشناسد. در این مورد غیر از اسلام باید عرفان نیز باشد. این روایت کالصریح است که اذان غیر عارف ارزشی ندارد نه برای خودش و نه برای دیگران.
بعضی به روایات دیگر استشهاد کردند که فرمودند اذان و اقامه را خلف من لایقتدی به بگو.
البته استاد مناقشاتی داشتند. درس خارج فقه جلسه 108 تاریخ 15 اسفندماه 1401