26-خرداد-1402, 21:57
به عنوان مثال در فاصله ای که زن از خون حیض پاک شده ولی هنوز غسل نکرده چنانچه شک کنیم در این فاصله زمانی مباشرت با او جایز است یا نه اولی چیست؟ آیا میتوان حرمت مباشرتی که قبل از پاک شدن وجود داشته را استصحاب نمود یا نه؟ معمول آقایان این استصحاب را پذیرفتند اما محقق خویی در اشکال این استصحاب فرموده است این استصحاب با یک استصحاب دیگر معارض است فرض این است که ما نمیدانیم شارع مقدس جعلی را انجام داده است که شامل این فاصله زمانی بشود یا نه. جعل شارع یک اعتبار شرعی است که در زمان رخ میدهد و ما نمیدانیم این جعل به نحوی بوده که این فاصله زمانی را شامل شود یا نه بنابراین طبق فرمایش محقق خویی استصحاب عدم تحقق جعل موسعی که شامل زمان مورد نظر بشود را جاری نموده و تین استصحاب با استصحاب بقای مجعول تعارض می کند.
چنین تصور نشود که استصحاب عدم تحقق جعل موسع با استصحاب عدم تحقق جعل مضیق معارض است چون استصحاب عدم جعل مضیق ذاتا جاری نمیشود. استصحاب عدم تحقق جعل مضیق برای اثبات جعل موسع که مثبت بوده و حجت نیست و برای حکم به جواز مباشرت در فتره مضیق هم بر خلاف علم تفصیلی است.
ما قصد ورود به این بحث را نداریم و در جای خودش گفته ایم اولا استصحاب عدم جعلی که ایشان تصویر نموده عرفی نیست و ثانیا بر فرض عرفی بودن بر استصحاب بقای مجعول مقدم است نه اینکه معارض باشد.
با عبور از این نکات در توضیح بیشتر فرمایش محقق خویی باید دانست اعتبار به عنوان یک امر زمانی توسط شارع مقدس در یک زمان خاص انجام می شود که آن را عملیات جعل می نامیم. این اعتبار یک وجود بقایی و استمراری نیز دارد که تا وقتی حکم مورد نظر نسخ نشده باشد این وجود استمراری به نحو قضیه شرطیه تقرر دارد.
با عنایت به توضیحات مذکور این پرسش مطرح میشود که وقتی می گوییم استصحاب در مرحله جعل نسبت به استصحاب در مرحله مجعول تقدم دارد مراد از مرحله جعل مرحله حدوثی جعل یا همان عملیات جعل است یا مرحله استمراری وجود جعل است؟
پاسخ این پرسش آن است که مراد از مرحله جعل مرحله حدوث یا عملیات جعل نیست چون حدوث جعل به خودی خود اثری ندارد آنچه اثر دارد بقای جعل است لذا اگر جعل حادث شود ولی در ادامه نسخ شود و باقی نماند منشاء اثر نخواهد بود. به عبارت دیگر استمرار جعل ولو به نحو استمرار حکمی منشا اثر است نه حدوث جعل.
درس خارج اصول جلسه112 مورخ 1402/3/2
چنین تصور نشود که استصحاب عدم تحقق جعل موسع با استصحاب عدم تحقق جعل مضیق معارض است چون استصحاب عدم جعل مضیق ذاتا جاری نمیشود. استصحاب عدم تحقق جعل مضیق برای اثبات جعل موسع که مثبت بوده و حجت نیست و برای حکم به جواز مباشرت در فتره مضیق هم بر خلاف علم تفصیلی است.
ما قصد ورود به این بحث را نداریم و در جای خودش گفته ایم اولا استصحاب عدم جعلی که ایشان تصویر نموده عرفی نیست و ثانیا بر فرض عرفی بودن بر استصحاب بقای مجعول مقدم است نه اینکه معارض باشد.
با عبور از این نکات در توضیح بیشتر فرمایش محقق خویی باید دانست اعتبار به عنوان یک امر زمانی توسط شارع مقدس در یک زمان خاص انجام می شود که آن را عملیات جعل می نامیم. این اعتبار یک وجود بقایی و استمراری نیز دارد که تا وقتی حکم مورد نظر نسخ نشده باشد این وجود استمراری به نحو قضیه شرطیه تقرر دارد.
با عنایت به توضیحات مذکور این پرسش مطرح میشود که وقتی می گوییم استصحاب در مرحله جعل نسبت به استصحاب در مرحله مجعول تقدم دارد مراد از مرحله جعل مرحله حدوثی جعل یا همان عملیات جعل است یا مرحله استمراری وجود جعل است؟
پاسخ این پرسش آن است که مراد از مرحله جعل مرحله حدوث یا عملیات جعل نیست چون حدوث جعل به خودی خود اثری ندارد آنچه اثر دارد بقای جعل است لذا اگر جعل حادث شود ولی در ادامه نسخ شود و باقی نماند منشاء اثر نخواهد بود. به عبارت دیگر استمرار جعل ولو به نحو استمرار حکمی منشا اثر است نه حدوث جعل.
درس خارج اصول جلسه112 مورخ 1402/3/2