23-تير-1402, 21:51
درس خارج اصول جلسه107 مورخ 1402/02/24
در خصوص رفع ما لا یعلمون نکته ای مطرح شده که به عنوان عاملی برای تقدیم اماره بر آن قابل طرح است.
در مورد این حدیث گفته شده رفع ما لا یعلمون به مواردی اختصاص دارد که مقتضی عقاب موجود باشد و حدیث رفع در صدد ایجاد مانع برای مقتضی مزبور است. با عنایت به این نکته ممکن است شخصی بگوید با وجود اماره معتبر بر نفی تکلیف، اساسا مقتضی عقاب وجود ندارد تا بتوان حدیث رفع را جاری دانست. به عبارت دیگر مقتضی عقاب فرع آن است که شارع نسبت به عقاب تامین نداده باشد لذا با وجود تامین حاصل از اماره موضوع حدیث رفع منتفی می شود. باید دانست حتی بنابر اینکه جریان اصل و اماره متوافقین را جایز بدانیم، جریان اصل فرع موضوع داشتن آن است.
در خصوص رفع ما لا یعلمون نکته ای مطرح شده که به عنوان عاملی برای تقدیم اماره بر آن قابل طرح است.
در مورد این حدیث گفته شده رفع ما لا یعلمون به مواردی اختصاص دارد که مقتضی عقاب موجود باشد و حدیث رفع در صدد ایجاد مانع برای مقتضی مزبور است. با عنایت به این نکته ممکن است شخصی بگوید با وجود اماره معتبر بر نفی تکلیف، اساسا مقتضی عقاب وجود ندارد تا بتوان حدیث رفع را جاری دانست. به عبارت دیگر مقتضی عقاب فرع آن است که شارع نسبت به عقاب تامین نداده باشد لذا با وجود تامین حاصل از اماره موضوع حدیث رفع منتفی می شود. باید دانست حتی بنابر اینکه جریان اصل و اماره متوافقین را جایز بدانیم، جریان اصل فرع موضوع داشتن آن است.