14-آبان-1402, 08:56
شهید صدر:«هنا كلام في أنّ زكاة النقدين، هل تختص بخصوص ما يسمى بالنقود؟ أو أنّ المقصود من النقدين فيها، كلّ ما تمحّض في المالية؛ إمّا بطبعه كالنقود، أو بعناية إعداده للتجارة، كالسِلَع التجارية».
شهید صدر بیان کرده است که این احتمال وجود دارد که مراد از نقدین در روایات، هر آن چیزی باشد که متمحّض در مالیّت است، و این تمحّض در مالیّت، در دو امر وجود دارد. یکی درهم و دینار و دیگری مال التجارة. بنابرین، از آن جهت که این دو، یعنی «نقدین» و «مال التجارة» هر دو متمحّض در مالیّت هستند، ممکن است مراد از نقدین در روایات، یک معنای جامع بین «درهم و دینار» و «مال التجارة» باشد.
مرحوم شهید صدر، به طور اجمال، این مطلب را بیان نموده و توضیح و تفسیری ارائه نکرده که مراد ایشان چیست؛ لذا کلام ایشان نیاز به بررسی دارد و باید تامل شود که چه معنای جامعی بین نقدین و مال التجارة میتوان یافت، که آن معنی، نشانگر تمحّض این دو امر در مالیّت شده است. ما در ضمن بیان معانی مال، کلام ایشان را مورد دقت قرار میدهیم. چند معنا برای مال به ذهن میرسد. ممکن است در اصل، مال، به یکی از این معانی بوده ولی توسعه یافته و یک معنای پیدا کرده است.
معنای اول: معنای رایج مال، «ما یرغب فیه العقلاء» است. مال، به این معنی، عام است و شامل نقدین و مال التجارة و غیر آن دو از اموال دیگر میشود؛ بنابرین، معنای اول نمیتواند مراد شهید صدر باشد؛ چرا که مراد ایشان، امری است که فقط، جامع بین نقدین و مال التجارة است و شامل اموال دیگر نیست.
معنای دوم: ممکن است مال در اصل، چیزی باشد که عقلا بذاته به آن رغبت دارند؛ نه آنکه آن را برای امر دیگری بخواهند و نگاه واسطه به آن داشته باشند. بنابر این معنی، نقدین مال نیست؛ چرا که نقدین، بالذات مورد نیاز انسان نیست؛ بلکه از آن جهت که آدمی، احتیاجات خود را با آن رفع مینماید، آن را به کار میبرد؛ بنابرین، معنای دوم هم نمیتواند مراد شهید باشد؛ چرا که شامل نقدین نیست.
معنای سوم: معنای دیگری که ممکن است در اصل برای مال باشد: ملاکِ تقویم و ارزشگذاری اشیاء دیگر است. این معنی نسبت به نقدین صادق است؛ چرا که نقدین، ملاک قیمتگذاری اشیاء دیگر است؛ ولی این معنی، شامل مال التجارة نمیشود. بنابرین، معنای سوم هم نمیتواند مراد شهید باشد.
نتیجه آنکه سه معنی برای مال به ذهن میرسد که ممکن است در اصل، مال به یکی از این سه معنی بوده و هر مالی که مصداق یکی از این سه معنی بوده، ممکن است به آن، مال محضه اطلاق شود. ولی روشن شد که بنابر هیچ یک از سه معنی، مجموعِ نقدین و مال التجارة، مال محض نیستند؛ بنابرین، کلام شهید صدر واضح و روشن نیست و ایشان خود هم هیچ توضیحی برای آن کلام، بیان نکردند.
جدای از آنکه معنای مال چیست، ممکن است بین مال التجارة و نقدین، یک معنای مشترک، موجود باشد. ازین نظر هم مساله را بررسی مینماییم. ویژگی مهمّ مال التجارة، آن است که مال التجارة، اقتضای افزایش قیمت دارد، و در بسیاری از موارد، غرض مالک، از نگهداری آن، افزایش قیمت و رسیدن به سود است؛ ولی این نکته هم در درهم و دینار وجود ندارد؛ یعنی در زمان گذشته، در نوع موارد، غرض از نگهداری درهم و دینار آن نبوده که اقتضای افزایش قیمت دارد. بله، در یک شرایط خاص، ممکن است که نگهداشتن نقدین به جهت افزایش قیمت باشد، ولی ذاتا چنین خصوصیّتی ندارد. به عبارت دیگر، ازین حیث که به سبب نگهداری، قیمت مال، افزایش یاید، نقدین خصوصیّت نداشته و نقدین، «المال المقصود به التنمیه» نیست.
ویژگی دیگری که در نقدین وجود دارد و قابل توجّه است، آن است که تجارت با طلا و نقره سهل است و به راحتی قابل تبدیل شدن به مال دیگر است. ممکن است نگهاری نقدین از این جهت باشد که صاحب آن، هر زمانی بخواهد، میتواند آن را به مال دیگری تبدیل کند. در نوع موارد، معامله کالا به کالا صورت نمیگیرد؛ بلکه به سبب نقدین، معامله صورت میپذیرد؛ ولی چنین معنایی در مال التجارة وجود ندارد.
نتیجهگیری حول کلام شهید صدر
در هر صورت، هر معنایی که مربوط به مال التجارة یا مربوط به نقدین باشد، بیان شد و روشن گشت که هیچیک از این معانی، بر خصوص مال التجارة و نقدین اطلاق نمیشود؛ بنابرین کلام شهید صدر برای ما تصویر نشد و ما، یک معنای جامع که بین نقدین و مال التجارة مشترک باشد، و آن معنی، شامل امر دیگری نشود، نیافتیم.
شهید صدر بیان کرده است که این احتمال وجود دارد که مراد از نقدین در روایات، هر آن چیزی باشد که متمحّض در مالیّت است، و این تمحّض در مالیّت، در دو امر وجود دارد. یکی درهم و دینار و دیگری مال التجارة. بنابرین، از آن جهت که این دو، یعنی «نقدین» و «مال التجارة» هر دو متمحّض در مالیّت هستند، ممکن است مراد از نقدین در روایات، یک معنای جامع بین «درهم و دینار» و «مال التجارة» باشد.
مرحوم شهید صدر، به طور اجمال، این مطلب را بیان نموده و توضیح و تفسیری ارائه نکرده که مراد ایشان چیست؛ لذا کلام ایشان نیاز به بررسی دارد و باید تامل شود که چه معنای جامعی بین نقدین و مال التجارة میتوان یافت، که آن معنی، نشانگر تمحّض این دو امر در مالیّت شده است. ما در ضمن بیان معانی مال، کلام ایشان را مورد دقت قرار میدهیم. چند معنا برای مال به ذهن میرسد. ممکن است در اصل، مال، به یکی از این معانی بوده ولی توسعه یافته و یک معنای پیدا کرده است.
معنای اول: معنای رایج مال، «ما یرغب فیه العقلاء» است. مال، به این معنی، عام است و شامل نقدین و مال التجارة و غیر آن دو از اموال دیگر میشود؛ بنابرین، معنای اول نمیتواند مراد شهید صدر باشد؛ چرا که مراد ایشان، امری است که فقط، جامع بین نقدین و مال التجارة است و شامل اموال دیگر نیست.
معنای دوم: ممکن است مال در اصل، چیزی باشد که عقلا بذاته به آن رغبت دارند؛ نه آنکه آن را برای امر دیگری بخواهند و نگاه واسطه به آن داشته باشند. بنابر این معنی، نقدین مال نیست؛ چرا که نقدین، بالذات مورد نیاز انسان نیست؛ بلکه از آن جهت که آدمی، احتیاجات خود را با آن رفع مینماید، آن را به کار میبرد؛ بنابرین، معنای دوم هم نمیتواند مراد شهید باشد؛ چرا که شامل نقدین نیست.
معنای سوم: معنای دیگری که ممکن است در اصل برای مال باشد: ملاکِ تقویم و ارزشگذاری اشیاء دیگر است. این معنی نسبت به نقدین صادق است؛ چرا که نقدین، ملاک قیمتگذاری اشیاء دیگر است؛ ولی این معنی، شامل مال التجارة نمیشود. بنابرین، معنای سوم هم نمیتواند مراد شهید باشد.
نتیجه آنکه سه معنی برای مال به ذهن میرسد که ممکن است در اصل، مال به یکی از این سه معنی بوده و هر مالی که مصداق یکی از این سه معنی بوده، ممکن است به آن، مال محضه اطلاق شود. ولی روشن شد که بنابر هیچ یک از سه معنی، مجموعِ نقدین و مال التجارة، مال محض نیستند؛ بنابرین، کلام شهید صدر واضح و روشن نیست و ایشان خود هم هیچ توضیحی برای آن کلام، بیان نکردند.
جدای از آنکه معنای مال چیست، ممکن است بین مال التجارة و نقدین، یک معنای مشترک، موجود باشد. ازین نظر هم مساله را بررسی مینماییم. ویژگی مهمّ مال التجارة، آن است که مال التجارة، اقتضای افزایش قیمت دارد، و در بسیاری از موارد، غرض مالک، از نگهداری آن، افزایش قیمت و رسیدن به سود است؛ ولی این نکته هم در درهم و دینار وجود ندارد؛ یعنی در زمان گذشته، در نوع موارد، غرض از نگهداری درهم و دینار آن نبوده که اقتضای افزایش قیمت دارد. بله، در یک شرایط خاص، ممکن است که نگهداشتن نقدین به جهت افزایش قیمت باشد، ولی ذاتا چنین خصوصیّتی ندارد. به عبارت دیگر، ازین حیث که به سبب نگهداری، قیمت مال، افزایش یاید، نقدین خصوصیّت نداشته و نقدین، «المال المقصود به التنمیه» نیست.
ویژگی دیگری که در نقدین وجود دارد و قابل توجّه است، آن است که تجارت با طلا و نقره سهل است و به راحتی قابل تبدیل شدن به مال دیگر است. ممکن است نگهاری نقدین از این جهت باشد که صاحب آن، هر زمانی بخواهد، میتواند آن را به مال دیگری تبدیل کند. در نوع موارد، معامله کالا به کالا صورت نمیگیرد؛ بلکه به سبب نقدین، معامله صورت میپذیرد؛ ولی چنین معنایی در مال التجارة وجود ندارد.
نتیجهگیری حول کلام شهید صدر
در هر صورت، هر معنایی که مربوط به مال التجارة یا مربوط به نقدین باشد، بیان شد و روشن گشت که هیچیک از این معانی، بر خصوص مال التجارة و نقدین اطلاق نمیشود؛ بنابرین کلام شهید صدر برای ما تصویر نشد و ما، یک معنای جامع که بین نقدین و مال التجارة مشترک باشد، و آن معنی، شامل امر دیگری نشود، نیافتیم.