امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اشکال محقق خوئی به مسلک قرن اکید و پاسخ آن
#1
درس خارج اصول جلسه 4 مورخ 8مهر1402
محقق خوئی قائل به مسلک تعهّد هستند[1]. ایشان در مقام اشکال به کسانی که دلالت وضعیه را از مقولۀ دلالات تصوریه دانسته­ اند چنین اشکال کرده­ اند که وضع یک فعل اختیاری است که توسط واضع انجام می­شود. و این فعل اختیاری دارای هدف است.و هدف واضع نمی­تواند چیزی باشد که از غیر ذی­ شعور صادر می­شود:
إن الدلالۀ التصوریۀ فی اللفظ المسموع من الجدار لا یصحّ فرضها دلالة وضعیة، لإن الهدف من الوضع إنما هو التفهیم و التفاهم بین العقلاء و أما الجدار الذی لا یعقل و لا یرید شیئاً فمدّ الوضع الی ما یسمع منه، لغو و لا فائدة فیه و یکون خلاف حکمة الواضع.[2]
عملیات وضع، یک فعل اختیاری است که از واضع صادر می­شود و یک هدفی را دنبال می­کند؛ اگر هدف واضع این باشد که با شنیده شدن لفظ از دیوار نیز این معنا به ذهن برسد، فعل واضع، یک فعل بیهوده و لغو خواهد بود.
مرحوم آقای صدر در مقام پاسخ به اشکال فوق، می­فرمایند بر اساس تحلیلی که ارائه دادیم چنین اشکالی اساساً جایگاهی ندارد. به عقیدۀ ما واضع یک سببیت بین لفظ و معنا ایجاد می­کند و این سببّیت، نسبت به الفاظ صادر شده از غیر ذی­ شعور نیز محقق است.
تعبیری وجود دارد که شاید برای روشن شدن مقصود مرحوم آقای صدر کارایی بیشتری داشته باشد. مرحوم جدّ ما زمانی که در زنجان بودند، رسالۀ جالبی به نام «الأمر بین الأمرین» نگاشتند که موضوع آن بحث سنت و تجدّد است. ایشان در سال 1344 هجری قمری این رساله را تألیف نمودند و ما هم ­اکنون در سال 1445 قرار داریم بنابراین بیش از صد سال از زمان نگارش این رساله گذشته است. ایشان یک بحث جالبی دارند که با بحث مقاصد الشریعه­ ای که این روزها مطرح است تناسب دارد. ایشان نکته­ ای را مطرح می­کنند مبنی بر این که باید بین هدف احکام دین و ثمرۀ احکام دین تفکیک نمود. ممکن است شیئی از اهداف احکام دین نباشد ولی از ثمرات احکام دین باشد. به طور مثال من به منظور این که فرزندم را به مدرسه برسانم اتومبیل خود را از خانه بیرون می­آورم؛ خارج نمودن اتومبیل از خانه ممکن است ثمراتی هم داشته باشد؛ مثلاً ممکن است یکی از همسایه­ها خواب مانده باشد و با شنیدن صدای اتومبیل من از خواب بیدار شود و او هم فرزندش را به مدرسه برساند. پس هر چند هدف من از این کار، بیدار کردن همسایه نبود اما یک سری امور ناخودآگاه بر آن مترتب می­شود. هدف یک کار امری است که اختیاری محسوب می­شود. هدف چیزی است که تصورش علت غائی فعل من است. هدف همان علت غائی است و علت غائی شیئی است که خودش معلول است ولی تصورش علت است. این هدف ممکن است مضیّق باشد اما ثمراتش ممکن است موسع باشد. با عنایت به نکتۀ ذکر شده می­توان فرمایش مرحوم آقای صدر را به گونه­ای تبیین کرد که اشکال محقق خوئی به آن وارد نباشد.
محقق خوئی در اشکال به مطلب شهید صدر فرمودند که وضع یک فعل اختیاری است و یک هدفی را دنبال می­کند. در پاسخ به ایشان می­توان گفت هر چند هدف واضع، دلالت تصدیقیه است اما ثمره­ای که بر وضع مترتب می­شود در یک حوزۀ وسیع­تری شکل می­گیرد و نتیجه ­اش تحقق اقترانی است که حتی اگر لافظ آن غیرذی­ شعور باشد، نیز دلالت تصوریه شکل بگیرد.
البته ممکن است در اینجا نکتۀ دقیق­ تری را مطرح کنیم که در بحث هدف و ثمره نیز به ذهن ما رسیده بود. مرحوم جدّ ما نتیجه­ گیری­هایی در آن بحث می­کنند که به نظر ما تام نیست؛ ما قصد ورود به بحث ایشان را نداریم ولی این نکته را باید دانست که اگر فاعل به ثمره التفات نداشته باشد ممکن است کاری را انجام دهد که ثمره­اش اوسع از هدف باشد؛ اما این مطلب در مورد خداوند سبحان معنا ندارد چون خداوند نسبت به ثمرات احکام خود احاطه و آگاهی کامل دارد لذا آن ثمرات قهراً مطلوب او واقع شده ذیل اهداف قرار می­گیرد؛ به طور کلی ثمرات وقتی متعلق علم واقع شوند، مورد قصد و هدف نیز قرار می­گیرند لذا ممکن است یک حکم ثمرات متعددی داشته باشد. در اینجا جزئیاتی وجود دارد که قصد ورود به آن را نداریم.
با عنایت به نکتۀ ذکر شده ممکن است مقصود مرحوم شهید صدر از ذکر کلام محقق خوئی این بوده باشد که وقتی واضع می­داند با ایجاد وضع، اقترانی حاصل می­شود که منشأ می­شود لفظ چه از ذی­ شعور و چه از غیر ذی­شعور شنیده شود موجب تصور معنا می­شود، قهراً اقتران حاصل از تلفظ غیر ذی­ شعور را نیز قصد می­کند. وقتی واضع می­داند نتیجۀ کارش اقتران وسیعی است که شامل غیر ­ذی­ شعور نیز می­شود قهراً آن را نیز قصد می­کند. پس هر چند غرض اصلی و اولی واضع آن است که افراد ذی­ شعور لفظ را تلفظ نمایند اما واضع می­داند با استفاده از سببی این کار را انجام داده است که سببیتش اوسع از هدف و غرض اولی او است در نتیجه ثمرۀ وضع، اوسع از هدف اولی واضع است و واضع نیز این ثمرۀ اوسع را قصد نموده و متعلق هدف خود قرار می­دهد چون می­داند فعل او عامل ایجاد اقتران اکیدی است که بین ذات لفظ _من أیّ لافظ صدر_ و تصور معنا برقرار می­شود.
به نظر می­رسد مرحوم شهید صدر چنین تقریبی را برای اشکال محقق خوئی مدّ نظر داشته است.

[1] مصباح الأصول ( مباحث الفاظ - مكتبة الداوري )، ج‏1، ص: 50
[2] حاشیۀ مباحث الاصول ج1 ص1 ص104
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  ناکارآمدی مسلک قرن اکید برای تحلیل وضع عام موضوع خاص مسعود عطار منش 0 83 3-فروردين-1403, 14:05
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  اشکال نقضی به دیدگاه شهید صدر در حقیقت استعمال مسعود عطار منش 0 54 22-دي-1402, 17:42
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  طرح یک اشکال نسبت به پدیدۀ وضع استعمالی و پاسخ شهید صدر به آن مسعود عطار منش 0 50 9-دي-1402, 09:10
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  طرح یک اشکال نسبت به پدیدۀ وضع استعمالی و پاسخ استاد به آن مسعود عطار منش 0 54 2-دي-1402, 07:47
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  طرح یک اشکال نسبت به پدیدۀ وضع استعمالی و پاسخ محقق خراسانی به آن مسعود عطار منش 0 71 2-دي-1402, 07:42
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  اشکالی در اصل پدیدۀ وضع تعیّنی و پاسخ استاد به آن مسعود عطار منش 0 98 17-آذر-1402, 21:07
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  اشکالی در اصل پدیدۀ وضع تعیّنی و پاسخ شهید صدر به آن مسعود عطار منش 0 96 17-آذر-1402, 21:04
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  تحلیل وضع تعیینی استعمالی بر اساس مسلک قرن اکید مسعود عطار منش 0 98 10-آذر-1402, 19:13
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  اشکال مسلک اعتبار در حقیقت وضع و راه حل مرحوم آقای روحانی مسعود عطار منش 0 138 26-آبان-1402, 19:54
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  کافی نبودن عنصر قرن اکید برای تحلیل حقیقت وضع مسعود عطار منش 0 162 19-آبان-1402, 10:00
آخرین ارسال: مسعود عطار منش

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان