24-دي-1402, 19:24
شهید صدر در بحوث فی شرح العروة الوثقی فرمودهاند: خبر ثقه در موضوعات حجت است، و روایت مسعده بن صدقه نیز نمیتواند رادع از سیره عقلائیه بر عمل به خبر ثقه در موضوعات باشد زیرا این خبر ضعیف است، چون توثیق مسعدة بن صدقه ثابت نیست. اگر اشکال شود که احتمال صدورش وجود دارد پس احتمال صدور ردع هست، ایشان میگوید حتی اگر خبر معتبر نیز باشد –یعنی خبر صحیحی باشد که نص در ردع است منتهی ظنی یا خبر واحد است- برای ردع از سیره کافی نیست چون نمیتوان با یک خبر سیره عقلائیه بر عمل به خبر ثقه در موضوعات را ردع کرد چون تناسب بین رادع و مردوع باید حفظ شود. و از این کشف میشود که در صدور این خبر یک خللی وجود دارد. لذا در ردع از قیاس اخبار متعددی در مذمت اتباع آن بیان شده است چون تناسب بین رادع و مردوع باید حفظ شود.
این بیان تمام نیست زیرا اولا: مقایسه سایر سیرهها با قیاس درست نیست زیرا قیاس یک انحراف و بدعتی در دین بود «اذا ظهرت البدع فعلی الامام ان یظهر علمه» و شأن امام علیه السلام مخالفت با بدعت است «ان لنا فی کل خلف عدولا ینفون عنه تحریف الغالین و انتحال المبطلین» و یکی از چیزهایی که راجع به امام علیه السلام مطرح است «اماتة البدعة» و «احیاء السنة» است ولی نسبت به سایر سیرهها مثل سیره عقلائیه بر خیار غبن ائمه علیه السلام یک خبر صحیحی که نص در ردع آن سیره است بیان میکنند به امید این که روات آن را نقل کنند تا به هر کس واصل شد به آن عمل کند و به هر کس واصل نشد نیز معذور است.
البته اگر مشهور از آن خبر صحیح اعراض کرده باشند و آن سیره بر عمل به خبر واحد در موضوعات ادامه پیدا کرده باشد به برهان إن کشف میشود که در این خبر رادع از عمل به خبر ثقه در موضوعات یک خللی وجود داشته است. ولی وقتی مشهور نیز خبر ثقه در موضوعات را حجت نمیدانند و به این خبر رادع از این سیره اعتماد کردند، به آن خبر اخذ میشود و آن کافی برای ردع از سیره است. و صرف یک خبر بودن آن مضر نیست همانطور که خود شما بر اساس یک خبر صحیح به خیار رؤیت و به خیار تأخیر ثمن فتوا میدهید در حالی که این دو خیار، خلاف سیره عقلائیه است. بنابراین یک خبر صحیح نیز برای ردع از سیره کافی است و بین رادع و مردوع تناسب وجود دارد.
خارج اصول - 19 دی 1402