21-آبان-1400, 23:28
آقای صدر در اشکال به سند روایت اسحاق بن عمار در بحث استصحاب فرمودند:
«مرحوم صدوق این روایت را با تعبیر «رُوی عن إسحاق بن عمّار» نقل نموده است و طرق مذکور در مشیخه فقیه شامل چنین روایاتی که با این تعبیر در متن فقیه نقل شده اند، نمی شود، بنابراین این روایت معتبر نخواهد بود.»
استاد شهیدی در پاسخ فرمودند: به نظر ما طرق مشیخه شامل این روایات می باشدبه شاهد اینکه:
«ما چهار مورد را در مشیخه فقیه یافتیم که مرحوم صدوق طرقی به چهار راوی ذکر می کند، در حالی که روایاتی که از این افراد در متن فقیه ذکر شده است، به تعبیر «رَوی فلان» نمی باشد؛ در دو مورد از 4 مورد با تعبیر «رُوی عن فلان» می باشد:
1. مصعب بن یزید الأنصاری؛ متن فقیه (رُوی عن مصعب بن یزید الأنصاری)/ مشیخه (و ما کان عن مصعب بن یزید الأنصاری صاحب أمیر المؤمنین فقد رویته)
2. یاسر الخادم؛ متن فقیه (رُوی عن یاسر الخادم)/ مشیخه (و ما رویته عن یاسر الخادم فقد رویته)
و در دو مورد از تعبیری مشابه آن استفاده شده است:
1. الفضل بن أبی قرّة السّمندی؛ در بعض موارد در متن فقیه با تعبیر (رُوی عن الفضل بن أبی قرّة) و در موردی با این تعبیر (رَوَى شَرِيفُ بْنُ سَابِقٍ التَّفْلِيسِيُّ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ أَبِي قُرَّةَ السَّمَنْدِيِّ الْكُوفِي) از او نقل روایت نموده است، و واضح است که این تعبیر دوم نیز تفاوتی با تعبیر أوّل ندارد و اینچنین نیست که دالّ بر روایت صدوق از او باشد، بنابراین اگر اشکالی در شمول طریق مشیخه نسبت به مثل تعبیر أوّل باشد، این اشکال در مورد تعبیر دوم نیز جاری خواهد بود، در حالی که مرحوم صدوق در مورد این راوی در مشیخه فرموده است: (و ما کان عن الفضل بن أبی قرّة فقد رویته).
2. عیسی بن أبی منصور؛ در موردی با تعبیر (رُوی عن عیسی بن أبی منصور) و در مورد دیگر با تعبیر (روی ابن مسکان عن عیسی بن أبی منصور) از او نقل روایت نموده است، در حالی که در طریق مشیخه به او فرموده است: (و ما کان عن عیسی بن أبی منصور فقد رویته).
و با توجّه به حساب احتمالات، احتمال اشتباه صدوق در این 4 مورد بعید می باشد.
«مرحوم صدوق این روایت را با تعبیر «رُوی عن إسحاق بن عمّار» نقل نموده است و طرق مذکور در مشیخه فقیه شامل چنین روایاتی که با این تعبیر در متن فقیه نقل شده اند، نمی شود، بنابراین این روایت معتبر نخواهد بود.»
استاد شهیدی در پاسخ فرمودند: به نظر ما طرق مشیخه شامل این روایات می باشدبه شاهد اینکه:
«ما چهار مورد را در مشیخه فقیه یافتیم که مرحوم صدوق طرقی به چهار راوی ذکر می کند، در حالی که روایاتی که از این افراد در متن فقیه ذکر شده است، به تعبیر «رَوی فلان» نمی باشد؛ در دو مورد از 4 مورد با تعبیر «رُوی عن فلان» می باشد:
1. مصعب بن یزید الأنصاری؛ متن فقیه (رُوی عن مصعب بن یزید الأنصاری)/ مشیخه (و ما کان عن مصعب بن یزید الأنصاری صاحب أمیر المؤمنین فقد رویته)
2. یاسر الخادم؛ متن فقیه (رُوی عن یاسر الخادم)/ مشیخه (و ما رویته عن یاسر الخادم فقد رویته)
و در دو مورد از تعبیری مشابه آن استفاده شده است:
1. الفضل بن أبی قرّة السّمندی؛ در بعض موارد در متن فقیه با تعبیر (رُوی عن الفضل بن أبی قرّة) و در موردی با این تعبیر (رَوَى شَرِيفُ بْنُ سَابِقٍ التَّفْلِيسِيُّ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ أَبِي قُرَّةَ السَّمَنْدِيِّ الْكُوفِي) از او نقل روایت نموده است، و واضح است که این تعبیر دوم نیز تفاوتی با تعبیر أوّل ندارد و اینچنین نیست که دالّ بر روایت صدوق از او باشد، بنابراین اگر اشکالی در شمول طریق مشیخه نسبت به مثل تعبیر أوّل باشد، این اشکال در مورد تعبیر دوم نیز جاری خواهد بود، در حالی که مرحوم صدوق در مورد این راوی در مشیخه فرموده است: (و ما کان عن الفضل بن أبی قرّة فقد رویته).
2. عیسی بن أبی منصور؛ در موردی با تعبیر (رُوی عن عیسی بن أبی منصور) و در مورد دیگر با تعبیر (روی ابن مسکان عن عیسی بن أبی منصور) از او نقل روایت نموده است، در حالی که در طریق مشیخه به او فرموده است: (و ما کان عن عیسی بن أبی منصور فقد رویته).
و با توجّه به حساب احتمالات، احتمال اشتباه صدوق در این 4 مورد بعید می باشد.