12-آبان-1402, 15:16
بحث تقاص بنا بر نظر بعضی از علماء چنین نیست که در تمام موارد جایز باشد مثلا بعضی مثل مرحوم خویی تقاص را فقط در یک مورد جایز میدانند زیرا دلیل جواز، روایات هستند و مفاد روایات، جواز تقاص از کسی است که در عین حال که عالم به حق است ولی آن را قبول نکند یعنی جاحد باشد ولی اگر طرف مقابل عالم به حق نیست، مثل موضعی که شما معتقدید زید یک ملیون به شما بدهکار است، زید میگوید من اصلا یادم نیست، من اگر یادم بود کوتاهی نمیکردم، در این صورت اگر امکان تقاص داشته باشید(بتوانید مالی از او بردارید) آقای خوئی میگوید: تقاص از اموال او جایز نیست.
ولی [این کلام تمام نیست چون] در سیره عقلائیه تقاص اعم از این مورد است و شامل مواردی که طرف مقابل معذور باشد نیز میشود. و وقتی شخص میداند که محق است و مالی از طرف مقابل در دسترس او است و راهی نیز برای استیفاء مال خود از او ندارد بعید نیست که بتواند آن مال در دسترسش را از باب تقاص اخذ کند.
مرحوم تبریزی رحمه الله نیز میخواستند با تمسک به اطلاق بعضی از روایات اعم بودن جواز تقاص را اثبات کنند.
· درس خارج اصول 3 آبان 1402
ولی [این کلام تمام نیست چون] در سیره عقلائیه تقاص اعم از این مورد است و شامل مواردی که طرف مقابل معذور باشد نیز میشود. و وقتی شخص میداند که محق است و مالی از طرف مقابل در دسترس او است و راهی نیز برای استیفاء مال خود از او ندارد بعید نیست که بتواند آن مال در دسترسش را از باب تقاص اخذ کند.
مرحوم تبریزی رحمه الله نیز میخواستند با تمسک به اطلاق بعضی از روایات اعم بودن جواز تقاص را اثبات کنند.
· درس خارج اصول 3 آبان 1402