15-دي-1396, 08:13
ما وفاقا للسید السیستانی والسید الزنجانی مراسیل ابن ابی عمیر را مثل مسانیدش قبول داریم.
اشکال شده که علم داریم که ابن ابی عمیر از برخی افراد ضعیف نقل حدیث کرده است و شاید در این موارد ارسال هم از همان فردی نقل کرده است که ضعیف است مثل وهب بن وهب مثلا.
جواب اینست که ما نسبت به لایرسلون الا عن ثقة علم نداریم به تخصیص. لایرون الا عن ثقة می گوئیم الا این روایت از ضعیف در این باب. اما اینکه دیگر بخواهد از این ضعیف مطلقا نقل کند هر کجا که بود مسندا أو مرسلا، نه این ثابت نیست. قدر متیقن این است که لایروی الا عن ثقة نسبت به این روایتی که ثابت شده که ابن ابی عمیر نقل کرده از فلان ضعیف تخصیص خورده است در مابقی موارد مشکوک تمسک می کنیم به عموم لایروی الا عن ثقة.
ویا ممکن است بگوییم که ابن ابی عمیر از التزامش به نقل از ثقات رفع ید نکرده بلکه فکر می کرد این راوی آدم ثقه ای است و از او نقل حدیث کرد نتیجه اینست که توثیق ابن ابی عمیر نسبت به این شخص با تضعیفی که دیگران کرده اند برای این شخص تعارض می کند اما در مواردی که مرسله نقل کرده راوی را نمیشناسیم و وقتی ابن ابی عمیر می گوید که عن رجل کأنه گفته عن رجل ثقة عندی لذا شک می کنیم اصلا این توثیق معارض دارد یا ندارد و در شک در وجود معارض یا به عموم دلیل حجیت خبر ثقه أخذ می کنیم یا استصحاب می کنیم عدم وجود معارض را لذا مراسیل او برای ما حجت است
اشکال شده که علم داریم که ابن ابی عمیر از برخی افراد ضعیف نقل حدیث کرده است و شاید در این موارد ارسال هم از همان فردی نقل کرده است که ضعیف است مثل وهب بن وهب مثلا.
جواب اینست که ما نسبت به لایرسلون الا عن ثقة علم نداریم به تخصیص. لایرون الا عن ثقة می گوئیم الا این روایت از ضعیف در این باب. اما اینکه دیگر بخواهد از این ضعیف مطلقا نقل کند هر کجا که بود مسندا أو مرسلا، نه این ثابت نیست. قدر متیقن این است که لایروی الا عن ثقة نسبت به این روایتی که ثابت شده که ابن ابی عمیر نقل کرده از فلان ضعیف تخصیص خورده است در مابقی موارد مشکوک تمسک می کنیم به عموم لایروی الا عن ثقة.
ویا ممکن است بگوییم که ابن ابی عمیر از التزامش به نقل از ثقات رفع ید نکرده بلکه فکر می کرد این راوی آدم ثقه ای است و از او نقل حدیث کرد نتیجه اینست که توثیق ابن ابی عمیر نسبت به این شخص با تضعیفی که دیگران کرده اند برای این شخص تعارض می کند اما در مواردی که مرسله نقل کرده راوی را نمیشناسیم و وقتی ابن ابی عمیر می گوید که عن رجل کأنه گفته عن رجل ثقة عندی لذا شک می کنیم اصلا این توثیق معارض دارد یا ندارد و در شک در وجود معارض یا به عموم دلیل حجیت خبر ثقه أخذ می کنیم یا استصحاب می کنیم عدم وجود معارض را لذا مراسیل او برای ما حجت است