19-خرداد-1400, 15:02
در مورد استصحاب حکم مستفاد از امارات شبهه ای وجود دارد.
شبهه مورد نظر اینست که حکمی که با اماره ثابت می شود یقین آور نیست لذا رکن اول استصخاب که یقین سابق است وجود ندارد.
پاسخهای مختلفی به این شبهه داده شده است:
یک پاسخ اینست که مرحوم آخوند می فرماید با توجه به این که یقین مرآت به متیقن است پس لا تنقض الیقین معنایش رکنیت خود یقین به حدوث نیست بلکه نفس حدوث سابق رکن است بنابراین اگر در جایی متیقن سابق علی تقدیر الحدوث اثری داشته باشد استصحاب، حکم به بقای علی تقدیر الحدوث میکند. در امارات نیز همینگونه است چون جعل حجیت برای اماره باعث می شود علی تقدیر حدوث آن حکم واقعی، تنجیز داشته باشد و همین اثر تقدیری با استصحاب استمرار می یابد یعنی استصحاب می گوید علی تقدیر حدوث این حکم واقعی ثابت شده با اماره من آن را استمرار می بخشم.
شبهه مورد نظر اینست که حکمی که با اماره ثابت می شود یقین آور نیست لذا رکن اول استصخاب که یقین سابق است وجود ندارد.
پاسخهای مختلفی به این شبهه داده شده است:
یک پاسخ اینست که مرحوم آخوند می فرماید با توجه به این که یقین مرآت به متیقن است پس لا تنقض الیقین معنایش رکنیت خود یقین به حدوث نیست بلکه نفس حدوث سابق رکن است بنابراین اگر در جایی متیقن سابق علی تقدیر الحدوث اثری داشته باشد استصحاب، حکم به بقای علی تقدیر الحدوث میکند. در امارات نیز همینگونه است چون جعل حجیت برای اماره باعث می شود علی تقدیر حدوث آن حکم واقعی، تنجیز داشته باشد و همین اثر تقدیری با استصحاب استمرار می یابد یعنی استصحاب می گوید علی تقدیر حدوث این حکم واقعی ثابت شده با اماره من آن را استمرار می بخشم.