ارسالها: 1,035
موضوعها: 431
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 502
سپاس شده 198 بار در 172 ارسال
1-بهمن-1400, 08:05
(آخرین تغییر در ارسال: 1-بهمن-1400, 08:05 توسط مسعود عطار منش.)
استاد شبیری در درس اصول مورخ 29 دی 1400 یه نقل از والد معظمشان فرمودند:
آیت الله والد معقتدند احکام به عالمین اختصاص دارند ولی نه عالم بالفعل بلکه عالم شانی به این معنا که اگر فحص کند علم به حکم پیدا می کند.
ایشان فرمودند اساسا معنا ندارد حکم را در حق کسی که حتی اگر فحص کند به حکم دست پیدا نمی کند فعلی بدانیم و با این بیان در واقع بین فعلیت و تنجز ملازمه است.
ارسالها: 207
موضوعها: 22
تاریخ عضویت: مرداد 1399
اعتبار:
1
سپاس ها 14
سپاس شده 26 بار در 22 ارسال
خطابات احکام که قید اینچنینی ندارند ظاهراً، چرا مقید فرمودهاند به فرض امکان وصول در فرض فحص؟
محل اختلاف ظاهراً در فرض جهل بسیط است، در فرض غفلت که اختلاف نیست الا با مبنای خطابات قانونیه.
فعلی بودن بدون امکان وصول، محذور فعلی بودن برای عاجز و غافل رو نداره که باعثیت نداره و لغو هست، چون اینجا که فرض جهل بسیط است جای احتیاط داره و بی ثمره و لغو هم نیست. و الله العالم
ارسالها: 207
موضوعها: 22
تاریخ عضویت: مرداد 1399
اعتبار:
1
سپاس ها 14
سپاس شده 26 بار در 22 ارسال
طبق این مبنا اگر ما در مورد شرب تتن فحص کردیم و دلیلی بر حرمت دست پیدا نکردیم، میشه گفت احتیاطا ترک می کنم؟
ارسالها: 1,035
موضوعها: 431
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 502
سپاس شده 198 بار در 172 ارسال
فکر میکنم آنچه تکلیف بحث را روشن می کند بحث از حقیقت تکلیف هست.
اگر اشتباه نکنم مبنای استاد این هست که اراده ی تحریکیه، حقیقت حکم است و در فرض جهل بسیط هم لولا الدلیل الموحب للاحتیاط (با توجه به مبنای خاص استاد در قبح عقاب بلابیان) امکان اراده ی تحریکیه ی بالفعل وجود ندارد و اینکه شما می توانید احتیاط کنید منافاتی با نبودن اراده تی حریکیه ندارد چون این احتیاط در واقع به معنای احراز امتثال اغراضی از مولاست که امکان اراده تحریکیه نسبت به آن ندارد پس احتیاط ملازم با شمول حقیقت حکم نیست.
ارسالها: 207
موضوعها: 22
تاریخ عضویت: مرداد 1399
اعتبار:
1
سپاس ها 14
سپاس شده 26 بار در 22 ارسال
شاید احساس عرف در موارد احتیاط غیر این بیان باشه.
اینکه هیچ تکلیفی نباشه واقعاً با این حال احتیاط کنیم شاید خلاف ذهن عرفی باشه.
بیشتر به ذهن می رسه که تکلیف احتمالی مراعات میشه.
ادله احتیاط هم لازمه دیده بشه که چه ظهوری دارند.
والله العالم
ارسالها: 1,035
موضوعها: 431
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 502
سپاس شده 198 بار در 172 ارسال
اولا بنده هم عرض کردم لولا الدلیل الموجب للاحتیاط یعنی اگر دلیلی باشد که احتیاط را واجب کند دیگر قبح عقاب بلا بیان جاری نمی شود لذا مشکلی در وجود اراده تحریکیه نخواهیم داشت چون مشکل وجود اراده تحریکیه وجود قاعده عقلی قبح عقاب بلابیان است.
و من هنا یظهر که این بحث بیشتر جنبه عقلی دارد و ظاهرا ربطی به احساس عرف ندارد چون آنچه به عرف واگذار شده فهم خطابات است نه تحلیل حقیقت حکم و مجرای قاعده قبح عقاب بلابیان و...
ارسالها: 207
موضوعها: 22
تاریخ عضویت: مرداد 1399
اعتبار:
1
سپاس ها 14
سپاس شده 26 بار در 22 ارسال
تشکر از راهنمایی شما
فکر می کنم متوجه مطالب شما نمی شم.
تا آنجا که اطلاع دارم شبیری پدر حفظهالله تعالی اصلا قبح عقاب بلا بیان رو قبول ندارند و حق الطاعه ای هستند مثل محقق داماد رضوان الله تعالی علیه. ولی شما به نحوی میفرمایید که گویا ایشان پذیرفته اند.البته شاید نظر شبیری پسر رو بیان میکنید.
و هیچ یک از ادله برائت رو قبول نکردند، ولی چون احتیاط رو موجب حرج می دانند احتیاط رو واجب نمیدانند.
سوال حقیر این بود که با این نظریه که جاهل بسیط واقعا حکم نداره
در حالی که میشه حکم شامل جاهل بسیط بشه و این حکم ثمره داره و ثمره اش امکان احتیاطه
شما بیانی برای امکان احتیاط فرمودید
حقیر عرض کردم عرف در فرض جهل بسیط احساس می کنه که حکم مشکوک رو مراعات میکنه نه حکمی که به خاطر مانع وجود ندارد. و همین احساس کاشف از کیفیت حکم در بین عبد و موالی عرفی است. و لذا به همین نحو هم احکام شرعیه رو می بینه و طریقه جدید برای احکام و دستورات نمی بیند.
اینکه شما می فرمایید اینجا حاکم عقل است نه عرف، نظریه آیتالله شبیری حفظهالله تعالی هست؟
فکر می کنم در این موارد حاکم عقلاء هستند. نمیدونم والله العالم
ارسالها: 207
موضوعها: 22
تاریخ عضویت: مرداد 1399
اعتبار:
1
سپاس ها 14
سپاس شده 26 بار در 22 ارسال
تشکر بابت راهنمایی
عرض حقیر این بود که وقتی عرف در مواقع شک میگه احتمال میدهم که شرب تتن بر من حرام باشد، و احتمال میدهم ترک تتن را از من خواسته، آیا این احساس عرف کاشف از این نیست که جاهل تکلیف دارد؟
باشه اراده تحریکی ممکن نیست نسبت به جاهل، ولی وقتی عرف حکم رو ثابت میبینه چرا حکم را به معنایی بگیریم که نشه شامل جاهل بشه؟