اقوال در اعتبار رجال ابن غضائری:
مجموعاً در مورد اعتبار این کتاب شش قول وجود دارد:
قول اول: این قول را مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی اختیار کرده و آن این است که این کتاب اساساً توسط غضائری و پسرش نوشته نشده بلکه تألیف برخی از معاندین شیعه است که خواسته اند با لطایف الحیل، اکابر شیعه را تخریب کنند لذا کتابی را تألیف کرده و برای موجه جلوه داده این کتاب بعضی از سخنان ابن غضائری را در این کتاب آورده اند. [الذریعه، ج4، ص 288.]
قول دوم: قول علامه حلی که ایشان میگوید این کتاب مربوط به ابن غضائری است لذا به تضعیفات آن ترتیب اثر داده است، البته در مورد بسیاری از روات هم توقف کرده و فقط در مواردی که نجاشی و شیخ کسی را توثیق کرده اند توثیق نجاشی و شیخ را بر جرح ابن غضائری مقدم کرده و الا اگر در موردی نجاشی و شیخ توثیقی نداشته باشند و ابن غضائری تضعیف کرده باشد به تضعیف او ترتیب اثر داده است.
قول سوم: قولی است که صاحب قاموس الرجال به آن ملتزم شده و آن این است که این کتاب کاملاً مورد اعتماد است و تا قبل از زمان مجلسی این کتاب مورد قبول بود و از زمان مجلسی شهرت پیدا کرد که این کتاب اعتبار ندارد و بهترین شاهد و دلیل بر اعتبار این کتاب اعتماد نجاشی به این کتاب است که خودش أضبط اهل رجال بوده است.
این قول اساساً معتقد است ابن غضائری در مسئله تضعیف با دقت و وسواس عمل کرده و این گونه نبوده که بدون دلیل کسی را جرح کند.
قول چهارم: ابن غضائری عمدتاً برای تضعیف اشخاص به اجتهاد و حدس خودش عمل کرده؛ یعنی اخبار او درباره اشخاص مبتنی بر حس نبوده بلکه مبتنی بر حدس بوده؛ یعنی روایات منقول از افراد را دیده، اگر مضمون آن روایات مشتمل بر غلو و ارتفاع بوده یا به نظر او ناقل این روایات انحراف عقیده داشته او را تضعیف کرده ولی اگر مضمون روایات این مشکلات را نداشته او را تضعیف نکرده است. بر اساس این قول تضعیفات ابن غضائری اعتبار ندارد از آن جهت که این تضعیف مبتنی بر اجتهاد او از روایات روات است. [فوائد الرجالیه، ص38و39]
قول پنجم: این است که تضعیفات ابن غضائری مورد قبول نیست اما تعدیل او مقبول است؛ چون در تصنیف افراد از حد متعارف خارج شده است.
قول ششم: به طور کلی توثیقات و تضعیفات ابن غضائری معتبر نیست؛ چون هر دو مستند به حدس و اجتهاد است یعنی اگر بر اساس حدس و اجتهاد کسی را تضعیف کرده باشد بدیهی است که در توثیقات هم به همین ملاک عمل کرده است ولی نکتهای که وجود دارد این است که ولو بر اساس حدس و اجتهاد خود، افراد را توثیق کرده باشد اما بالاخره این توثیق چون مبتنی بر عقاید حداقلی راوی است ممکن است قدر متقین باشد ولی مشکل این است که نمیشود از نقل روایتی ولو مضامین صحیح هم داشته باشد وثاقت راوی را استنباط و اجتهاد کرد لذا نه تضعیفات ابن غضائری معتبر است و نه توثیقات او.