24-شهريور-1399, 07:58
(23-شهريور-1399, 08:56)مسعود عطار منش نوشته:(22-شهريور-1399, 07:44)عرفان عزیزی نوشته:(21-شهريور-1399, 20:31)مسعود عطار منش نوشته: یکی از اصطلاحاتی که استاد شبیری بر آن تکیه دارند مراد تفهیمی است گه غیر از مراد استعمالی بوده و از قضا همانست گه ظهور کلام محسوب میشود ! همچنین در خاطر دارم ایشان در جمع بین دو کلام مراد تفهیمی مجموعی دو کلام را حجت میدانند گه با این بیان می توان گفت مراد تفهیمی مجموع دو کلام (اول و سوم) ظهوری است در قبال ظهور دلیل دوم که خود این دو ظهور نیز یک ظهور مجموعی دیگر ایجاد میکنند که نتیجه اش تخصیص دلیل دوم است.
به عبارت دیگر ظهور دلیل اول و سوم یک ظهور ثالثی را تشکیل می دهند که با ظهور دلیل سوم ظهور رابعی شکل میدهد و این حجت است.
ولی ممکن است اشکال انقلاب نسبت را اینگونه تقریر کنیم که دلیل سوم یک دلیل اول را تخصیص اکثر یا کثیر می زند و یا دلیل اول بعد التخصیص دلیل دوم را تخصیص کثیر یا اکثر می زند و تخصیص کثیر یا اکثر است که انقلاب نسبت را غیر عرفی میکند.
الان در مثال اکرم العالم و لا تکرم العالم ودلیل ثالث لا یجب اکرام العالم الفاسق چه تخصیص کثیر یا اکثری رخ داده ؟
یا تعداد عدول با تعداد فساق مساوی است که در این صورت تخیص کثیر در طرفین اتفاق می افتد یعنی ابتدا دلیل سوم تخصیص3 ثیر می زند دلیل اول را و بعد دلیل اول دلیل دوم را تخصیص کثیر می زند .
یا تعداد عدول با فساق مساوی نیست و یکی بیشتر است که در طرفی که بیشتر است تخصیص اکثر اتفاق می افتد .
شارع مقدس با مصادیق خطاب کاری ندارد عنوان عام را در خطاب اخذ می کند ممکن است در عصری مصداق زیاد پیدا کند در عصری کمتر لذا باید به مفهوم نگاه کرد که تخصیص آن استهجان عرفی دارد یا خیر مثلا اگر بگوید عالم را اکرام کن مگر نحوی و صرفی و فیلسوف و عارف و فقیه و اصولی و منطقی و فقط ته کاسه رجالی و محدث باقی بماند قبیح است