24-آذر-1400, 19:52
درباره مطلب آقای خسروبیگی:
متوجه نشدم که چه طور تعلق امر به خصوص حصه ی مقدوره موجب جواز ترک وضو در این مثال می شود. بالاخره نمازی که هم با وضو باشد و هم با سحده بر مایصح السجود علیه برای این شخص مقدور است (به این نحو که اول وقت وضو بگیرد و بر آن تحفظ کند و آخر وقت نماز بخواند) بنا بر این اگر امر، اختصاص به حصه ی مقدوره داشته باشد باید بگوییم که امر در حق این شخص به خصوص همین نماز است نه این که اول وقت اصلا امری ندارد. گویا تصور شده که اگر کسی آخر وقت می تواند نماز بخواند بنا بر اختصاص امر به حصه ی مقدوره، اول وقت امر ندارد در حالی که لازمه ی اختصاص به حصه ی مقدوره چنین چیزی نیست؛ اختصاص به حصه، متعلق را ضیق می کند نه حکم را.
درباره مطلب آقای عطار منش:
اتفاقا بنده تصور می کنم امر همواره به اعم از حصه ی مقدوره تعلق می گیرد. گویا شما مطلقات را به شکل جمع القیودی در نظر گرفته اید و الا اگر اطلاق را رفض القیود بدانیم که موونه ای ندارد که مولی طبیعی فعل را بر دوش مکلف بگذارد و یا بعث به آن بکند و محذور عقلی و عقلائی هم ندارد. بله اون طور که شما تعبیر کردید که موبی بگوید چه مقدور چه غیر مقدور، هر کدام را خواستی بیاور مشخص است که خلاف منهج عقلائی است.
متوجه نشدم که چه طور تعلق امر به خصوص حصه ی مقدوره موجب جواز ترک وضو در این مثال می شود. بالاخره نمازی که هم با وضو باشد و هم با سحده بر مایصح السجود علیه برای این شخص مقدور است (به این نحو که اول وقت وضو بگیرد و بر آن تحفظ کند و آخر وقت نماز بخواند) بنا بر این اگر امر، اختصاص به حصه ی مقدوره داشته باشد باید بگوییم که امر در حق این شخص به خصوص همین نماز است نه این که اول وقت اصلا امری ندارد. گویا تصور شده که اگر کسی آخر وقت می تواند نماز بخواند بنا بر اختصاص امر به حصه ی مقدوره، اول وقت امر ندارد در حالی که لازمه ی اختصاص به حصه ی مقدوره چنین چیزی نیست؛ اختصاص به حصه، متعلق را ضیق می کند نه حکم را.
درباره مطلب آقای عطار منش:
اتفاقا بنده تصور می کنم امر همواره به اعم از حصه ی مقدوره تعلق می گیرد. گویا شما مطلقات را به شکل جمع القیودی در نظر گرفته اید و الا اگر اطلاق را رفض القیود بدانیم که موونه ای ندارد که مولی طبیعی فعل را بر دوش مکلف بگذارد و یا بعث به آن بکند و محذور عقلی و عقلائی هم ندارد. بله اون طور که شما تعبیر کردید که موبی بگوید چه مقدور چه غیر مقدور، هر کدام را خواستی بیاور مشخص است که خلاف منهج عقلائی است.