26-آذر-1400, 16:26
(آخرین تغییر در ارسال: 26-آذر-1400, 16:27 توسط رضا اسکندری.)
(24-آذر-1400, 19:52)محمود رفاهی فرد نوشته: درباره مطلب آقای خسروبیگی:
متوجه نشدم که چه طور تعلق امر به خصوص حصه ی مقدوره موجب جواز ترک وضو در این مثال می شود. بالاخره نمازی که هم با وضو باشد و هم با سحده بر مایصح السجود علیه برای این شخص مقدور است (به این نحو که اول وقت وضو بگیرد و بر آن تحفظ کند و آخر وقت نماز بخواند) بنا بر این اگر امر، اختصاص به حصه ی مقدوره داشته باشد باید بگوییم که امر در حق این شخص به خصوص همین نماز است نه این که اول وقت اصلا امری ندارد. گویا تصور شده که اگر کسی آخر وقت می تواند نماز بخواند بنا بر اختصاص امر به حصه ی مقدوره، اول وقت امر ندارد در حالی که لازمه ی اختصاص به حصه ی مقدوره چنین چیزی نیست؛ اختصاص به حصه، متعلق را ضیق می کند نه حکم را.
درباره مطلب آقای عطار منش:
اتفاقا بنده تصور می کنم امر همواره به اعم از حصه ی مقدوره تعلق می گیرد. گویا شما مطلقات را به شکل جمع القیودی در نظر گرفته اید و الا اگر اطلاق را رفض القیود بدانیم که موونه ای ندارد که مولی طبیعی فعل را بر دوش مکلف بگذارد و یا بعث به آن بکند و محذور عقلی و عقلائی هم ندارد. بله اون طور که شما تعبیر کردید که موبی بگوید چه مقدور چه غیر مقدور، هر کدام را خواستی بیاور مشخص است که خلاف منهج عقلائی است.
مرادتان از حصه چیست؟ برای عملی مثل نماز ما بین زوال تا غروب، با در نظر گرفتن زمان مورد نیاز برای یک نماز چهار رکعتی، مکان و سایر خصوصیاتی که متصور است می توان تعداد زیادی حصه در نظر گرفت. بنابراین مثلا چهار رکعت در چهار دقیقه اول بعد از زوال (اگر مثلا نماز چهار رکعتی چهار دقیقه وقت بخواهد) در خانه یک حصه است و نماز چهار رکعتی در چهار دقیقه اول بعد از زوال در مسجد حصه دیگری است و چهار رکعت در چهار دقیقه دوم در خانه حصه سومی است و ...
حال آیا نماز با وضو و بر روی ما یصح السجود علیه در چهار دقیقه اول بعد از زوال برای کسی که ما یصح السجود علیه ندارد، مقدور است؟!
خیلی روشن است که مقدور نیست چرا که ما یصح السجود علیه ندارد. پس این حصه از نماز برای او غیر مقدور است. شما من حیث لایشعر تعلق امر به جامع بین مقدور و غیر مقدور را تصور کردهاید و آن را به عنوان نقض مطرح کردهاید!
اما این جمله که فرموده اید: «اختصاص به حصه، متعلق را ضیق می کند نه حکم را» ناشی از همان نظری است که در جای دیگر هم بیان کرده اید که تکلیف غیر مقدور را نه تنها قبیح نمی دانید که حتی عقاب فرد بر امور غیر مقدور را هم قبیح نمی شمارید!
خیلی روشن است که مقدور نیست چرا که ما یصح السجود علیه ندارد. پس این حصه از نماز برای او غیر مقدور است. شما من حیث لایشعر تعلق امر به جامع بین مقدور و غیر مقدور را تصور کردهاید و آن را به عنوان نقض مطرح کردهاید!
اما این جمله که فرموده اید: «اختصاص به حصه، متعلق را ضیق می کند نه حکم را» ناشی از همان نظری است که در جای دیگر هم بیان کرده اید که تکلیف غیر مقدور را نه تنها قبیح نمی دانید که حتی عقاب فرد بر امور غیر مقدور را هم قبیح نمی شمارید!