16-اسفند-1400, 21:59
به نظر میرسد این مطلب وجهی ندارد زیرا مردم دارای مراتب متفاوتی از عقل و فهم و دقت هستند و از اعرابی بادیه نشین تا فقها درجات مختلفی دارند و لذا قطعا روایت مذکور بإطلاقها و عمومها مراد نیست.
وانگهی، روایات و آیات کثیره ای دال بر مطلوبیت تدبر و تفقه وجود دارد و به شناخت معاریض کلام اهل بیت ع که از خصوصیات فقها بر شمرده شده، ترغیب شده است. اگر عرف بیسواد تمام مراد از نصوص را متوجه میشد دیگر نیازی به این همه ترغیب نبود.
اساسا اگر بخواهیم به این حرف پایبند باشیم لازمه اش لغویت همه نظام فقاهت و تحصیل مقدمات استنباط از اصول و فقه و غیرهما خواهد بود و دیگر ارجاع به فقها نیز وجهی نخواهد داشت. در حالیکه عوام در امور دینی خود به فقها ارجاع داده شده اند.
به همین مناسبت عبارتی از آیت الله زاده آقای سیدمحمدرضا سیستانی دامت برکاته در کتاب (اتحاد الآفاق) را تقدیم میکنم. ایشان در ص34 از کتاب مشار الیه، در ضمن مناقشه در اطلاق برخی روایات به اشکالی اشاره میکنند که حاصل آن غفلت غالبی از نکته انصراف مطرح شده در کلام ایشان است: «و اما المناقشة في انعقاد الإطلاق لها بلحاظ عدم کون الإمام ع في مقام البیان من الجهة المذکورة فقَلَّ من تنَّبه لها مما یکشف عن کونها من الأمور الخفیة التي لا عبرة بها في انعقاد الظهور عند ارباب المحاورة».
ایشان در پاسخ به اشکال فوق ابتدا تذکر میدهند که اصل نکته ذکر شده برای انصراف عرفی است: «و لکنَّ هذا الکلام غیر تام، فإن التفریق بین الجهات المختلفة في کون المتکلم في مقام بیان أيٍّ منها و انعقاد الإطلاق لکلامه بالنظر إلیه امر عرفي».
سپس در ادامه میفرمایند البته التفات به این نکته محتاج دقت است ولی احتیاج به دقت مانع از انعقاد ظهور نمیگردد:
«نعم، یحتاج إلی اعمال النظر و الدقة في بعض الموارد و لا سبیل إلی القول بخفاء مثله علی الاجلة من اصحاب الأئمة ع و أما خفاؤه علی الرواة العادیین فمما لا أثر له». انتهی.
ایشان در ادامه به روایت معروف (رب حامل فقه إلی من هو افقه منه) اشاره فرموده اند.
حاصل کلام ایشان آن است که دقایق مورد توجه فقها و اجلای اصحاب ملحوظ و مراد اهل بیت ع است اگرچه روات عادی و غیر فقیه آن را متوجه نشوند چه برسد به مردم بیسواد.
وانگهی، روایات و آیات کثیره ای دال بر مطلوبیت تدبر و تفقه وجود دارد و به شناخت معاریض کلام اهل بیت ع که از خصوصیات فقها بر شمرده شده، ترغیب شده است. اگر عرف بیسواد تمام مراد از نصوص را متوجه میشد دیگر نیازی به این همه ترغیب نبود.
اساسا اگر بخواهیم به این حرف پایبند باشیم لازمه اش لغویت همه نظام فقاهت و تحصیل مقدمات استنباط از اصول و فقه و غیرهما خواهد بود و دیگر ارجاع به فقها نیز وجهی نخواهد داشت. در حالیکه عوام در امور دینی خود به فقها ارجاع داده شده اند.
به همین مناسبت عبارتی از آیت الله زاده آقای سیدمحمدرضا سیستانی دامت برکاته در کتاب (اتحاد الآفاق) را تقدیم میکنم. ایشان در ص34 از کتاب مشار الیه، در ضمن مناقشه در اطلاق برخی روایات به اشکالی اشاره میکنند که حاصل آن غفلت غالبی از نکته انصراف مطرح شده در کلام ایشان است: «و اما المناقشة في انعقاد الإطلاق لها بلحاظ عدم کون الإمام ع في مقام البیان من الجهة المذکورة فقَلَّ من تنَّبه لها مما یکشف عن کونها من الأمور الخفیة التي لا عبرة بها في انعقاد الظهور عند ارباب المحاورة».
ایشان در پاسخ به اشکال فوق ابتدا تذکر میدهند که اصل نکته ذکر شده برای انصراف عرفی است: «و لکنَّ هذا الکلام غیر تام، فإن التفریق بین الجهات المختلفة في کون المتکلم في مقام بیان أيٍّ منها و انعقاد الإطلاق لکلامه بالنظر إلیه امر عرفي».
سپس در ادامه میفرمایند البته التفات به این نکته محتاج دقت است ولی احتیاج به دقت مانع از انعقاد ظهور نمیگردد:
«نعم، یحتاج إلی اعمال النظر و الدقة في بعض الموارد و لا سبیل إلی القول بخفاء مثله علی الاجلة من اصحاب الأئمة ع و أما خفاؤه علی الرواة العادیین فمما لا أثر له». انتهی.
ایشان در ادامه به روایت معروف (رب حامل فقه إلی من هو افقه منه) اشاره فرموده اند.
حاصل کلام ایشان آن است که دقایق مورد توجه فقها و اجلای اصحاب ملحوظ و مراد اهل بیت ع است اگرچه روات عادی و غیر فقیه آن را متوجه نشوند چه برسد به مردم بیسواد.