مهمان عزیز، خوش‌آمدید.
شما می‌توانید از طریق فرم ثبت‌نام در انجمن عضو شوید.

نام‌کاربری
  

رمز عبور
  





جستجو در انجمن‌ها

(جستجو‌ی پیشرفته)

آمار انجمن
» کاربران: 1,576
» آخرین کاربر: rohollahkh2496
» موضوعات انجمن: 3,302
» ارسالهای انجمن: 10,108

آمار کامل

آخرین موضوعات
مطالب ارائه شده چقدر مفید...
انجمن: نظرسنجی کارگاه
آخرین‌ارسال: قرآن
6 ساعت قبل
» پاسخ‌ها: 2
» بازدید: 950
اهل خبره بودن علمای لغت
انجمن: اصول استاد عابدی
آخرین‌ارسال: خیشه
دیروز, 21:20
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 13
آیا علم به مخالفت اجرای ا...
انجمن: اصول استاد گنجی
آخرین‌ارسال: خیشه
دیروز, 20:45
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 13
عدم جریان قواعد باب تزاحم...
انجمن: فقه استاد گنجی
آخرین‌ارسال: خیشه
دیروز, 20:01
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 9
حرمت تغیییر جنسیت به دلیل...
انجمن: فقه استاد اراکی
آخرین‌ارسال: خیشه
دیروز, 19:46
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 16
دو مثال واقعی برای اختلاف...
انجمن: اصول استاد حسینی نسب
آخرین‌ارسال: علی آمنی
دیروز, 18:40
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 11
فعالیت در تالار را چقدر ض...
انجمن: نظرسنجی کارگاه
آخرین‌ارسال: MichaelShush
دیروز, 15:09
» پاسخ‌ها: 29
» بازدید: 6,723
عدم امکان تغییر جنسیت از ...
انجمن: فقه استاد اراکی
آخرین‌ارسال: خیشه
5-ارديبهشت-1403, 07:37
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 38
اشکال به انحلال در تمسک ب...
انجمن: اصول استاد حسینی نسب
آخرین‌ارسال: علی آمنی
4-ارديبهشت-1403, 18:07
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 27
قوام شرطیت ترتیب به ذُکری...
انجمن: فقه استاد محمدجواد فاضل
آخرین‌ارسال: خیشه
4-ارديبهشت-1403, 07:35
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 51

 
  توثیق محمد بن حکیم خثعمی
ارسال‌شده توسط: عرفان عزیزی - 8-خرداد-1399, 11:01 - انجمن: بررسی راویان - پاسخ‌ها (2)

استاد سید محمد جواد شبیری پیرامون توثیق محمد بن حکیم فرمودند: دو راه برای توثیق او وجود دارد یکی نقل صفوان وبزنطی و ابن ابی عمیر از او و دوم روایت صحیحه ای که کشی نقل می کند
844 حَمْدَوَيْهِ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى، قَالَ حَدَّثَنِي يُونُسُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَنْ حَمَّادٍ، قَالَ‏ كَانَ أَبُو الْحَسَنِ (ع) يَأْمُرُ مُحَمَّدَ بْنَ حُكيمٍ أَنْ يُجَالِسَ أَهْلَ الْمَدِينَةِ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ أَنْ يُكَلِّمَهُمْ وَ يُخَاصِمَهُمْ! حَتَّى كَلَّمَهُمْ فِي صَاحِبِ الْقَبْرِ، فَكَانَ إِذَا انْصَرَفَ إِلَيْهِ، قَالَ لَهُ: مَا قُلْتُ لَهُمْ وَ مَا قَالُوا لَكَ وَ يَرْضَى بِذَلِكَ مِنْهُ.
با توجه به این که مناظره ها در آن زمان صرفا مناظره‌ی عقلی نبوده و بیشتر مناظرات حدیثی و نقلی بوده است، امام علیه السلام به کسی که قابل اعتماد نباشد، دستور مناظره نمی دهد، به همین دلیل از این روایت هم می توان وثاقت محمد بن حکیم را ثابت کرد.98/11/27

چاپ این بخش

  اختلاف تبیین قبح عقاب بلا بیان در فوائد الاصول و اجود التقریرات
ارسال‌شده توسط: عرفان عزیزی - 7-خرداد-1399, 11:22 - انجمن: اصول استاد لاریجانی - پاسخ‌ها (4)

مرحوم نائینی در فوائد الاصول در جایی که تکلیف هست ولی به ما نرسیده است، از باب اینکه عبد نسبت به ملاکات و تکلیف مولا تفویتی نداشته است، می‌گوید بنابراین عقاب کردن کسی که بدون بیان بخواهند او را عقاب کنند، قبیح است از این جهت که او تفویتی انجام نداده است تا بخواهند او را عقاب کنند. در اجود‌التقریرات بحث را روی تفویت نبرده است بلکه روی عدم اقتضاء حرکت برده است و می‌گوید که اگر کسی مقتضای برای حرکت ندارد، عقاب کردن او قبیح است. 99/2/18

چاپ این بخش

  اسحاق بن یعقوب برادر مرحوم کلینی؟
ارسال‌شده توسط: عرفان عزیزی - 6-خرداد-1399, 10:59 - انجمن: فقه استاد سیدمحمدجواد شبیری - بدون‌پاسخ

در سند توقیع معروف  که امام عصر ارواحنا فداه فرمودند وَ أَمَّا مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ الْعَمْرِيُّ فَرَضِيَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ وَ عَنْ أَبِيهِ مِنْ قَبْلُ فَإِنَّهُ ثِقَتِي وَ كِتَابُهُ كِتَابِي(کتاب الغیبه ص362).این طور آمده : محمّد بن‏ يعقوب‏ عن‏ إسحاق‏ بن يعقوب ... بعضی گمان کرده اند که اسحاق بن یعقوب برادر کلینی می باشد در حالی که ظاهر عبارت این است که اسحاق بن یعقوب برادر محمد بن یعقوب نمی باشد، اگر برادر بودند تعبیر اسحاق بن یعقوب به کار نمی برد، ممکن بود تعبیر «اسحاق» بدون «بن یعقوب» به کار ببرد یا تعبیر اخی به کار برد.98/11/27

چاپ این بخش

  نبود مقتضی برای تحریک عبد در ظرف شک
ارسال‌شده توسط: عرفان عزیزی - 5-خرداد-1399, 14:32 - انجمن: اصول استاد لاریجانی - پاسخ‌ها (3)

مرحوم نائینی فرموده در ظرف شک مقتضی برای تحرک عبد به سوی تکلیف مولا فراهم نیست لذا اگر مولا در فرضی که تکلیف او اقتضای تحریک نداشته عبد را بازخواست کند که چرا حرکت نکردی واو راعقاب کند عقاب او قبیح خواهد بود. در امور تکوینی هم همین طور است شخص تشنه ای که از وجود آب در مکانی خاص بی اطلاع است حرکتی نمی کند.
شهید صدر درنقد کلام ایشان فرموده:ما دو نوع محرک داریم یکی محرک تکوینی که منشأش وجود یک غرض تکوینی است نسبت به شئ ای که ملائم با قوه‌ای از قوای ما و یا با رغبتی از رغبات ماست مثل همان شخص تشنه.یکی هم محرک تشریعی یعنی حتی ما اگر در جایی غرض تکوینی نداشته باشیم و چیزی که به لحاظ عالم تکوین با قوه‌ای از قوای ما ملائم باشد و بخواهد ما را حرکت بدهد، نداشته باشیم ولکن باز یک محرک تشریعی نسبت به بعضی افعال داریم و آن حکم عقل است به لابدّیت حرکت به سمت فعلی که متعلق امر و اراده ی مولاست ولو طبق میل ما هم نباشد، ولی عقل به لابدیت حرکت حکم می کند.
نسبت به محرک تکوینی درست است که غالبا اشیاء به لحاظ وجود واقعی خود بدون علم ما محرک نیستند اما گاهی اوقات غرض و رغبت ما آنقدر زیاد است که با احتمال شئ هم حرکت می‌کنیم مثل فردی که خیلی تشنه باشد.نسبت به محرک تشریعی هم بازگشت انکار اقتضای حرکت در فرض شک در تکلیف به این است که شما دائره‌ی حق‌الطاعة را ضیق دیدید، اما اگر دائره‌ی حق‌الطاعة را موسع ببینید، حتماً اقتضای حرکت عبد هم در فرض شک در تکلیف وجود دارد.
استاد دردفاع از مرحوم نائینی فرمودند که مرحوم نائینی می‌گوید که احتمال حکم نمی‌تواند موجب تحرک باشد؛ چون احتمال وجود و عدم در کسی که شک دارد، مساوی است و احتمال وجود و عدم حکم هر دو را می‌دهد و نمی‌تواند حرکت کند.اما به ضمیمه ی امری خارج از احتمال مثل اینکه عبد در مقام احتیاط باشد طبق احتمال حرکت می کند.99/2/18 

چاپ این بخش

  عقد خطایی، عقد نیست
ارسال‌شده توسط: مهدی خسروبیگی - 5-خرداد-1399, 11:52 - انجمن: مطالب علمی (فقهی) - بدون‌پاسخ

از روایت «عَمْدُ الصَّبِيِ‏ وَ خَطَأُهُ وَاحِد» برای اشتراط بلوغ در عقود و ایقاعات استفاده کرده اند. مرحوم اصفهانی فرموده است این روایت قابل تطبیق بر مقام نیست زیرا مفاد روایت این است که امر واحدی وجود دارد که قابل تطبیق بر عمد و خطا است. عقود و معاملات به دو صورت عمدی و خطایی واقع نمی شوند؛ زیرا آن چیزی که به صورت خطا اتفاق می افتد اصلا عقد نیست نه اینکه عقد خطایی باشد. ایشان فرموده است عقد متقوم به قصد است و در فرض صدور عقد بدون قصد، عقد خطایی صادر نشده است. 
حضرت آیت الله شبیری زنجانی(دامت برکاته) به ایشان اشکال کرده اند که وقوع عقد خطایی ممکن است و شما عقد خطایی را منحصر در مواردی مانند عقد شخص نائم کرده اید و گفته اید عقد خطایی عقد نیست، اما در مواردی مثل اینکه شخصی مال خودش را به خیال اینکه مال موکل است بفروشد در اینجا عقد خطایی صادر شده است، همچنین اگر الفاظ ایجاب و قبول را اشتباه تلفظ کند، عقد خطایی است.کتاب نکاح ج10ص399
 

چاپ این بخش

  قبح عقاب بلا بیان به منزله ی اصل عملی
ارسال‌شده توسط: عرفان عزیزی - 4-خرداد-1399, 04:19 - انجمن: اصول استاد لاریجانی - پاسخ‌ها (4)

مرحوم شیخ انصاری می فرماید زمانی می توان به سراغ قبح عقاب بلا بیان رفت که دلیل بر احتیاط تمام نباشد اگر شهید صدر معتقد است که عقل به صورت جزمی درفرض احتمال تکلیف از باب حق الطاعه حکم به وجوب احتیاط می کند خود همین دلیل بر احتیاط است که با این وجود نوبت به برائت نمی رسد.اما اگر عقل کسی چنین ادراک جزمی نداشت تا دلیل بر احتیاط تمام باشد نوبت به قبح عقاب بلا بیان می رسد.99/2/16

چاپ این بخش

  عدم جواز تقلید برای عوام! (در صورتی که... )
ارسال‌شده توسط: ارادتمند آیت الله مکارم - 3-خرداد-1399, 22:57 - انجمن: مطالب علمی (فقهی) - پاسخ‌ها (3)

(به مناسبت ثبوت ماه شوال)
اگر در مقدمه ای از مقدمات اجتهاد، مکلف خود نظری داشته باشد نمی تواند در آن قسمت تقلید کند.
یا حتی اگر احتمال بیشتر بدهد که نظر خودش اقرب به واقع (یا...) است، باز نمی تواند در آن قسمت تقلید کند.
تقلید فقط در مقدمه ای است که اعتماد در آن به نظر مرجع، بیشتر از نظر شخصی خود فرد باشد.
کما این که در باب رجوع به خبره و متخصص در هر علم و زمینه ای دقیقا همینگونه عقلاء رفتار می نمایند.

مثال: مثلا ممکن است گفته شود همه مکلفینی که عربی بدانند، توان استظهار را دارند.
کما این که مردم به اصطلاح عوام، در گفت و گو با معصوم، خودشان کلام معصوم را استظهار می کردند.
(حداکثر بگوییم مکلفین چند مقدمه مرتبط با استظهار را به صورت تقلیدی فرابگیرند. اما بعد خود می توانند استظهار کنند.)

مثلا از احادیث صم للرویه و افطر للرویه می توانند خود استظهار کنند.
و صدالبته اگر نظرشان متفاوت با مرجع تقلیدشان باشد، نباید از او پیروی کنند. 
(و شاید بعض دیگر از مقدمات اجتهاد هم همین گونه باشد)

چاپ این بخش

  وجود غلات در قم
ارسال‌شده توسط: مهدی خسروبیگی - 3-خرداد-1399, 17:04 - انجمن: قواعد رجال - بدون‌پاسخ

آیت الله سید احمد مددی حفظه الله :

در قم ، از مذاهب فاسده نظیر واقفیه و فطحیه و زیدیه نداشتیم. فقط از غلات داشتیم.
لذا اگر آثاری از واقفیه به قم آمده توسط کلینی است و بعدها هم در آثار شیخ طوسی مکتب بغداد آمده است .
در کتاب واقفی‌ها زیاد اسم ابن ابی عمیر را با عنوان محمد بن زیاد می‌برند سرش روشن نیست .
 12/8/89

چاپ این بخش

  اعتبار اجماعات نهایه و بی اعتباری اجماعات مبسوط
ارسال‌شده توسط: عرفان عزیزی - 3-خرداد-1399, 04:50 - انجمن: مطالب علمی (اصولی) - بدون‌پاسخ

استاد شهیدی از قول مرحوم آقای بروجردی نقل کردند که ایشان اجماع در مسائل تفریعی را که فقها مطرح نموده وپیرامون آن بحث کردند مثل مسائل فراوانی که در مبسوط شیخ مطرح شده است را معتبر نمی دانند  اما اجماع در مسائل متلقاه از عصر معصوم را معتبر می دانستند که در کتاب نهایه ی شیخ از این دست مسائل زیاد است.(قاعده ی نفی سبیل)

چاپ این بخش

  بورس قمار است
ارسال‌شده توسط: مهدی خسروبیگی - 1-خرداد-1399, 16:19 - انجمن: مطالب علمی (فقهی) - پاسخ‌ها (2)

آیا تحولات اخیر بازار بورس با موازین فقهی انطباق دارد؟غلامعلی معصومی‌نیا عضو شورای فقهی بورس:

نمی‌خواهیم بگوییم بورس قمار است، اما حاکمیت فضای موجود در بورس شباهت زیادی به این پدیده دارد. قمارباز با پذیرش ریسک بالا با سودای درآمد بادآورده اقدام می‌کند و این روحیه در فضاهای هیجانی نیز نمود پیدا می‌کند. آیا این وضعیت مطلوب اسلام است؟ آیا این عاقلانه است؟ مقصر اصلی این جریان مردم نیستند بلکه کسانی هستند که مروج این مسایل هستند.
با تغییرات روبنایی نمی‌توان نظام مالی رایج را اسلامی نمود. نظام مالی مطلوب اسلامی نظامی است که پول را به بخش واقعی به گونه‌ای اختصاص دهد که بیشترین نقش را در بخش واقعی داشته باشد و متناسب با زحمت هر فعال اقتصادی ماحصل تولید و ثروت را به او اختصاص دهد و این نظام فعلی اقتصادی حاکم در دنیا نمی‌تواند چنین کارکردی داشته باشد.
متن کامل گفتگو ? https://b2n.ir/696957

چاپ این بخش